تاریخ شکلگیری صنعت مس در ایران نشان میدهد که تصمیم برای ایجاد این شرکت در سطح بالای حاکمیتی گرفته شده و منابع شکلگیری آن از محل بودجه عمومی همه مردم ایران تامین شده است.
زندهیاد رضا نیازمند، بنیانگذار شرکت ملی مس ایران در خاطرات خود میگوید: وقتی که میخواستیم معدن مس سرچشمه را ایجاد کنیم، چند خانوار در این منطقه زندگی میکردند که یک چادر، دو بُز و یک قبرستان از اقوام آنان، کل دارایی آنها را تشکیل میداد و چهار سال بعد که این معدن و صنایع جانبی آن ایجاد شد، آن مردمان صاحب خانه، شغل، غذای مناسب و بهداشت شده بودند."
سرچشمه با بهرهگیری از بودجه عمومی کشور، دانش مدیران و تکنولوژی جهانی و تلاش همه اقوام ایرانی به یکی از مدرنترین شهرهای معدنی ایران تبدیل شده و به برکت وجود ذخایر مس اشتغالزایی گستردهای در شمالشرقی استان کرمان بوجود آورده و توانسته با نگاهی ملی سایر ذخایر مس کشور را در کشور شناسایی کرده و صنعت مس ایران را سرپا نگه دارد.
در چنین شرایطی نماینده مردم شهر کرمان که از قضا ریاست کمیسیون اقتصادی مجلس را برعهده دارد بهجای اینکه توانش را در راه بهبود وضعیت شاخصهای کلان اقتصادی قرار دهد و از ظرفیتهای این کمیسیون بهره گرفته و دولت را در خروج از رکود اقتصادی، تورم بالا، رشد اقتصادی پایین و نرخ بیکاری دو رقمی یاری کند، به تریبون معادن شهرستانهای استان کرمان تبدیل شده که یا بر سر ابقای یک مدیرعامل به مجموعه دولت و وزارت صمت فشار آورده و فضای بخش معدن را متشنج میکند یا اینکه بر سر برکناری مدیرعامل دیگری خود را به آب و آتش میزند.
او برای توجیه اینکه اظهاراتش بر اساس حق بوده و قانونی سخن میگوید، از مسائل زیست محیطی، منافع مردم کرمان و سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی مایه میگذارد تا افکار عمومی هماستانیهای خود را به نفع خود بسیج کند.
این در حالیست که سخنانی خارج از منافع ملی و بدون توجه به مساحت یک میلیون و ۶۴۸ هزار و ۱۹۵ کیلومتر مربعی کشور (بر اساس محاسبات تازه مساحت ایران ۲۲۰ هزار کیلومتر مربع بیشتر است) به زبان آورده و فقط کرماننشینان را مستحق بهرهگیری از ارزش افزوده حاصل از صنعت مس میداند.
او در تازهترین اظهاراتش عنوان کرده که ۸۰ درصد از منابع شرکت ملی مس مربوط به استان کرمان و ۲۰ درصد مختص استان آذربایجان شرقی است.
پرسش نخست اینجاست که چنین درصدی چگونه محاسبه شده و کدام مبنای مطالعاتی را دارد؟
پرسش دوم هم اینکه از یک سو با توجه به کشف ذخایر جدید مس در یزد، سیستان و بلوچستان و از سوی دیگر قرار گرفتن ایران بر روی کمربند مس دنیا آیا میتوان شرکت ملی مس را فقط متعلق به دو استان دانست؟
توقع بر آن است که رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس که شناخت زیادی از تنوع قومیتی، نقشه فقر و کیک ثروت ایران دارد، با عینک منافع ملی به موضوع مس نگاه کرده و از تقسیم بندی مردم به کرمانی و غیر کرمانی خودداری کند.
اگر پایه استدلالهای پورابراهیمی و نمایندگانی شبیه او درست و بوده و دارای اصالت باشد، قاعدتا مردم استان هرمزگان نباید اجازه دهند که آب خلیج فارس به کویر ایران منتقل شود، اهالی خوزستان و بوشهر هم در برابر فروش نفت و انتقال گاز به مناطق سردسیر کشور باید مقاومت کنند و زاگرس نشینان هم بابت هر قطره آبی که از این منطقه خارج میشود، جنجال بهپا کنند.
ایران کشوری ثروتمند است که ثروتهای آن در مناطق گوناگون پخش شده و با نگاه منافع ملیست که این ثروتهای بالفعل، بالقوه شده و ارزش افزوده برای همه مردم ایران ایجاد میکند.
بنابراین هرگونه نگاه قومیتگرایانه و درصدبندی ثروتهای محلی محکوم بوده و افراد با هر موقعیتی که چنین سخنانی را به زبان میآورند یا آگاهانه قصد بر هم زدن امنیت داخلی را دارند یا ناآگاهانه و بدون دانش سیاسی و اجتماعی فقط با عینک دیار خویش به ثروتهای کشور نگاه میکنند.
از سویی دیگر این نقد هم به مدیران ارشد وزارت صمت و نمایندگان آذربایجان شرقی وارد است که بار مالی باشگاه تراکتورسازی را به دوش شرکت ملی مس میاندازند.
آنچه که امروز در مجلس میگذرد استفاده برخی از نمایندگان از ابزارهای قومیتی برای امتیازگیریست. بهتر است چنین افرادی از سوی دستگاههای امنیتی، قضایی و شورای نگهبان رصد شده و از گردونه قانونگذاری و تصمیمسازی حذف شوند.
مطالب مرتبط