در میزگرد همایش صنعت فولاد و سنگ‌آهن «دنیای‌اقتصاد» بررسی شد

حاشیه سودهای تولید فولاد پایین آمده و در عوض، هزینه‌ها افزایش پیدا کرده‌ است. این مساله‌ای است که در سیزدهمین همایش و نمایشگاه چشم‌‌‌‌انداز صنعت فولاد و سنگ‌آهن ایران با نگاهی به بازار به آن پرداخته شد‌‌‌‌. 
سد جذب سرمایه در صنعت فولاد

در این همایش طرح جامع فولاد بررسی شد. بر اساس گفته‌های حاضران؛ در واقع سه مزیت رقابتی ایران؛ مواد اولیه، منابع انسانی و انرژی ارزان‌‌‌‌ هستند. حالا همه این سه مزیت، در حال ازدست‌رفتن است و تولیدکنندگان بزرگ فولاد در چند سال‌گذشته مزیت رقابتی خود را ازدست رفته دیده‌‌‌‌اند. همه این عوامل نشان می‌دهد ورود به تولید فولاد هوشمند ضر وری است. همچنین لازم است تاسیس باشگاه فولاد سبز یا هوشمند در دستور کار قرار بگیرد، اما مهم‌ترین بحث برای هوشمندسازی فولاد امنیت سایبری در حوزه فولاد صنعت چهارم است. فعالان اقتصادی عنوان می‌کنند در چند سال‌اخیر ایران توان داخلی خود در این حوزه را به حدی رساند که حالا سیستم‌‌‌‌های امنیتی صنعتی کشور شکسته نمی‌شود.

طرح جامع فولاد کشور از سال‌۱۳۹۹ شروع به‌کار کرده و استمرار پیدا کرد. این طرح، نتایج خوبی هم برای کشور داشته است. اما چالش‌های زیادی در این صنعت وجود دارد از جمله اینکه کشورهای اطراف ما همگی به سمت فولادسازی رفته‌اند و دیگر سندهای قبلی برای صنعتی با وسعت فولاد جوابگو نیست، از این‌رو به اعتقاد فولادسازان اکنون زمانی است که باید محصولات با ارزش‌افزوده بالا در کشور تولید شود و همچنین طرح فولاد را مبتنی بر فولاد سبز پیش ببریم.

صنعت فولاد به‌عنوان یکی از صنایع مهم کشور محسوب می‌شود که کارشناسان اعتقاد دارند در این حوزه می‌توان شاهد موفقیت‌های قابل‌توجهی بود. این صنعت از معدود صنایعی است که دارای نقشه‌راه بوده و دائما نیز بر اساس شرایط، به‌روز‌رسانی می‌شود. به گفته حاضران همایش، پیش از این مجوزهای بی‌‌‌‌منطق برای واحدهای فولادی صادر شده‌بود که نه زیرساخت فعالیت واحدها فراهم بود و نه توجیه اقتصادی داشت، از این‌رو تصمیم بر آن شد تا طبق یک نقشه‌راه در این صنعت سرمایه‌گذاری صورت گیرد و واحدهای جدید احداث شود. طرح جامع فولاد در آن دوره توانست بخشی از مجوزهای سیاسی صنعت فولاد را لغو کند. هرچند هنوز هم شاهد آن هستیم که جانمایی‌‌‌‌های نادرست برخی از واحدهای فولادی چالش‌های جدی را به‌‌‌‌خصوص در حوزه‌های زیرساخت و محیط‌زیست ایجاد‌کرده‌است. علاوه‌بر این، بسیاری از کارشناسان حوزه فولاد بر این باورند که هنوز نتوانسته‌ایم آنطور که باید صنعت فولاد را توسعه دهیم؛ این در حالی است که از نظر منابع، به اندازه کافی غنی هستیم. صنعت فولاد به‌عنوان یک صنعت استراتژیک کشور می‌تواند یکی از موتورهای پیشران ارزآوری باشد. کما اینکه در سال‌های گذشته نیز توانسته است بازارهای هدف خود را پیدا کند. بر اساس آخرین گزارش اعلام‌شده از سوی ایمیدرو، ایران در تولید فولاد رتبه دهم را در اختیار دارد. با وجود اینکه تولید فولاد ایران افت کرده‌است، اما همچنان در تولید فولادخام جایگاه خود را حفظ کرده‌است.

رقبای ایران در جهان عبارتند از: چین، هند، ژاپن، آمریکا، روسیه، کره‌جنوبی، ترکیه و برزیل، بنابراین چنانچه سیاستگذاری‌های درستی در صنعت فولاد شکل بگیرد، می‌توان به توسعه این صنعت و پشت‌سر گذاشتن رقبا امیدوار بود. صنعت فولاد می‌تواند در حوزه اقتصاد کشور موثر باشد، با سرمایه‌گذاری‌هایی که طی چند سال‌گذشته در این صنعت صورت‌گرفت و با راه‌اندازی پروژه‌های متعدد فولادی، در حال‌حاضر بیش از ۵میلیارد دلار در حوزه فولاد و صنایع فولادی صادرات صورت می‌گیرد و همچنین نیاز داخلی نیز تامین می‌شود. این حوزه می‌تواند در کنار نفت، گاز و پتروشیمی به‌عنوان یکی از اقلام اساسی صادراتی کشور باشد و برای کشور ارزآوری داشته باشد. در این حوزه منابع بسیار خوبی در معادن سنگ‌آهن وجود دارد و هنوز هم اکتشاف این معادن کامل نشده و در این حوزه عقب‌ماندگی داریم. به‌نظر می‌رسد منابع سنگ‌آهن کشور بسیار وسیع‌‌‌‌تر از ذخایر شناخته‌شده فعلی است. خصوصا در معادن عمیق هنوز در کشور کاری انجام نشده‌است. در کنار آن برای این معادن به میزان زیادی گاز داریم و همچنین اگر نیاز باشد زغال‌سنگ هم باید مورد‌استفاده قرار گیرد. ایران در حوزه گاز، دومین کشور دارای منابع ذخایر گازی است و از نظر زغال‌سنگ هم بیش از ۳‌میلیارد‌تن ذخیره شناخته‌شده دارد، بنابراین می‌توان گفت که صنعت فولاد یکی از صنایع اساسی است که دولت باید بر آن توجه ویژه‌‌‌‌ای اعمال کند؛ ضمن اینکه می‌دانیم معادن و بحث سنگ‌آهن و اقلام مورد‌نیاز تولید فولاد تجدیدناپذیر هستند و در دنیا کشورهایی که دارای ذخایر مناسب سنگ‌آهن هستند، محدودند. همچنین کشوری نظیر ایران که هم انرژی کافی و زیاد و هم سنگ‌آهن داشته باشد که با هم ممزوج شوند و ارزش‌افزوده بالا و اشتغال خوب ایجاد کنند، در دنیا تعدادشان بسیار کم است، بنابراین مسیر برای توسعه صنعت فولاد باز است.

طرح جامع فولاد چگونه نوشته شد؟
در سال‌۱۳۹۲ که دولت یازدهم آمد و تیم جدید در ایمیدرو مستقر شد، یک نگرانی و مشکلی که در حوزه معدن و صنایع معدنی وجود داشت این بود که در دولت نهم و دهم آن مسیری که درپیش گرفته‌شده‌بود، مسیر مناسبی برای توسعه و سرمایه‌گذاری بدون یک نظر جامع بود؛ به‌نحوی‌‌‌‌که ۱۲۰‌میلیون‌تن مجوز ایجاد واحدهای فولادی در سطح کشور از واحدهای ۱۰۰‌هزار تنی تا چند‌میلیون تنی داده شده‌بود. مساله کمبود مواد اولیه در بعضی از حوزه‌‌‌‌ها جدی بود؛ برای مثال شرکت فولادمبارکه که واردکننده گندله بود، در حوزه کنسانتره و آهن اسفنجی با مشکل رو‌‌‌‌به‌‌‌‌رو بود و چون مجوزها براساس یک منطق نبود، در نتیجه بحث حمل‌ونقل و جابه‌جایی بسیار مهم بود، به‌ویژه اینکه زیرساخت‌ها در این رویه مورد‌توجه نبود، از این‌رو در مناطقی از کشور فعالیت واحدهای فولادی شروع شده‌بود که مناطق مناسبی نبود. از جمله آنها ۷ طرح فولادی است. بر‌‌‌‌اساس یک تصمیم غلط یک طرح ۴‌میلیون تنی ایجاد کارخانه فولاد و تولید فولاد در کناره خلیج‌فارس که در شورای اقتصاد در سال‌۸۴ تصویب شده‌بود را به ۸کارخانه ۸۰۰‌هزار تنی در نقاط مختلف کشور منتقل کرده بودند که جانمایی آنها بر مبنای تصمیمات سیاسی بود؛ به‌نحوی‌‌‌‌که برخی از این کارخانه‌ها نه آب، نه برق، نه گاز و نه حمل‌ونقل داشتند و از نظر محیط‌زیستی هم بعضا دچار مشکل بودند. حتی به واحدهایی مجوز داده شده‌بود که فقط زمین یا فقط یک‌سوله نیمه‌تمام بودند و بحث تامین مواد و مسائل زیرساختی و حمل‌ونقل آنها درنظر گرفته نشده بود. در آن زمان شرکت ملی فولاد تازه نجات پیدا کرده بود، چون در دولت دهم تصمیم گرفته بودند شرکت فولاد را منحل کنند؛ چراکه ساختمانش در میدان ولیعصر بود و قصد داشتند آن ساختمان را به وزارت دادگستری بدهند، اما شرکت فولاد مجددا ابقاء شد و به او تکلیف شد که طرح جامع فولاد را که طرح مقدماتی آن در اوایل دهه۸۰ توسط ایمیدرو تهیه شده‌بود، به‌روز‌رسانی کنند، به‌همین‌دلیل با شرکت فولادتکنیک که مهندسی مشاور معتبری بود، قرارداد بسته شد و خوشبختانه طرح جامع فولاد تهیه شد و طی این سال‌ها هر ۳ ماه یک‌بار به‌روزآوری می‌شود. این طرح موجب‌شده ما در زیرساخت، حمل‌ونقل، آب، گاز، جابه‌جایی مواد و مساله راه‌آهن متوجه باشیم که چه مشکلات جدی و کمبودهایی داریم. همچنین میزان سرمایه‌گذاری در این صنعت معلوم شد و مشخص شد که ما در کدام حوزه‌‌‌‌ها (در حوزه ذخایر، گندله، کنسانتره، آهن اسفنجی و فولاد و مقاطع فولادی، ورق و دیگر موارد) چه ظرفیت‌هایی داریم و چه ظرفیت‌هایی می‌توانیم داشته باشیم و چگونه می‌توانیم تعادل ایجاد کنیم، از این‌رو این سند بسیار ارزشمند است که موجب شد نقشه‌راه برای آینده صنعت فولاد تدوین شود، لذا نکته‌‌‌‌ای که وجود دارد این است که اجرای این سند جامع در دستور قرار گرفت و در حال‌حاضر می‌توان بر این اساس برنامه‌‌‌‌ریزی کرد.

مساله همیشگی زیرساخت‌‌‌‌ها
مهران محجوب‌نژاد، معاونت برنامه‌ریزی شرکت مهندسی فولاد تکنیک، در این همایش گفت: مساله آب و حمل‌ونقل و محیط‌زیست مساله اساسی است و ما باید به این سمت برویم که فولاد نهایتا به سمت صادرات برود، به‌همین‌دلیل در کنار آب قرارگرفتن واحدهای فولادی و جانمایی درست آن حتما می‌تواند به توسعه صادرات فولاد کمک کند. سرانه مصرف داخلی فولاد در حال‌حاضر کم است و باید افزایش یابد و به ۳۰۰ کیلو و بالاتر برسد، لذا این امر موجب خواهد شد که نیازهای داخل کشور را از واحدهای قدیمی تامین کنیم و واحدهای جدید و سرمایه‌گذاری‌های جدید به مکان‌های درست سوق پیدا کنند. به گفته او در دولت سازندگی (دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی)، وزارت معادن و فلزات یک رویکرد بسیار خوبی در حوزه فولاد و بحث معادن سنگ‌آهن را مطرح کرد و نه فقط در حوزه فولاد بلکه در دیگر حوزه‌‌‌‌ها نیز اقدامات مهمی انجام شد. در دولت هشتم با توجه به ایجاد سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) تصمیمی بسیار اساسی گرفته شد و همانگونه که می‌بینیم بنیان‌‌‌‌های خوبی با ایجاد این سازمان گذاشته شد و سازمان ایمیدرو توانست در دولت یازدهم در جهت حمایت از تکمیل طرح‌های فولادی نیمه‌تمام و پروژه‌های جدید حرکت کند؛ همچنین در مدت کوتاه اجرای برجام هم اقدامات خوبی انجام شد حالا اما ما احساس می‌کنیم از اهمیت این موضوع کاسته شده‌است. با تحریم جدی که برای کشور در دولت دهم اتفاق افتاد و همچنین پس از برجام در دولت دوازدهم تشدید شد، برخی از این پروژه‌ها خصوصا در طرح‌های توسعه‌ای، موفقیت وسیعی نداشتند؛ از این‌رو دولت سیزدهم پس از رفع تحریم‌ها و تعاملات بین‌المللی باید نسبت به جذب سرمایه‌گذاری خارجی اقدام کند.
او ادامه داد: در حوزه فولاد و حوزه‌های دیگر مانند مس و سایر صنایع معدنی، شرکت‌های معتبر و سرمایه‌‌‌‌گذاران خارجی و حتی ایرانیان خارج از کشور علاقه‌‌‌‌مند به سرمایه‌گذاری هستند، ولی بحث تحریم‌ها مانع از آن می‌شود که این سرمایه‌‌‌‌ها به سمت ایران روانه شود. علاوه‌بر این، سیاست‌های دولت در رابطه با جذب سرمایه‌گذاری خارجی هنوز مشخص نیست و باید بپذیریم در این حوزه با توجه به اینکه در ۱۰سال‌گذشته نرخ سرمایه‌گذاری در کشور نزدیک به صفر بوده و آینده کشور در مورد اشتغال و توسعه دچار بحران خواهد شد، ضروری است که دولت در این حوزه به‌صورت ویژه عمل کند و به‌نظر می‌رسد وزارت صمت باید یا این تعهد را به سازمان ایمیدرو منتقل کند یا شرکت فولاد را دوباره احیا کند. محجوب‌نژاد گفت: در حوزه فولاد، هماهنگی، نظارت و سیاستگذاری باید متمرکز باشد. وزارت صمت به دلیل تنوع کاری، درگیر حوزه بازرگانی و مساله واردات و صادرات و بحث‌های روزمره مردم است و به‌نظر می‌رسد نمی‌تواند به این حوزه توجه ویژه داشته باشد، لذا بهتر است که این مسوولیت را به ایمیدرو واگذار کند.

به گفته او، نهایتا حوزه فولاد یکی از حوزه‌هایی است که می‌تواند آینده کشور را رقم بزند. با این همه بزرگان صنعت فولاد حاضر در همایش، معتقدند چارچوب اصلی طرح جامع فولاد، تنها روی ظرفیت‌‌‌‌سازی و دست‌‌‌‌یافتن به کمیت تولید فولاد خلاصه شده و موضوعاتی مانند «عدم‌‌‌‌‌‌‌‌توازن در زنجیره فولاد»، «جذب سرمایه‌گذاری» و «بهره‌‌‌‌وری پایین» مغفول‌مانده‌است. حاضران در میزگرد طرح جامع فولاد این موضوع را موردبررسی قرار دادند. برآیند نظر حاضران نشان می‌داد برای تحقق اهداف طرح جامع فولاد، باید اولویت‌‌‌‌ها مشخص شود. در بخش صنعت فولاد کسب سهم ۵/ ۳‌درصد از تولید جهانی فولاد معادل ۵۵‌میلیون‌ تن مدنظر قرار گرفته‌است. همچنین کسب سهم ۴‌درصدی از صادرات فولاد جهان یعنی معادل ۲۰‌میلیون‌ تن در این سند مورد تاکید بوده‌است. طول کل خطوط ریلی در سند چشم‌‌‌‌انداز ۲۰‌ساله کشور قرار است تا سال‌۱۴۰۴ به ۲۵‌هزار کیلومتر برسد. همچنین ظرفیت کل حمل بار ریلی به ۲۰۲‌میلیون تن، ظرفیت حمل بار جاده‌‌‌‌ای به ۵۳۵‌میلیون‌ تن و ظرفیت حمل‌ونقل دریایی به ۲۱۰‌میلیون افزایش یابد.

در بخش زیرساخت‌ها در سال‌های اخیرحدود ۷۵۰ کیلومتر ریل‌‌‌‌گذاری صورت‌گرفته‌است که حدود ۱۰۰ کیلومتر آن مربوط به اتصال خطوط آنتنی واحدهای معدنی و فولادی بوده‌است؛ این در حالی است که جهت دستیابی به برنامه افق نیاز به ریل‌‌‌‌گذاری سالانه در حدود ۲‌هزار کیلومتر در سال‌است. همچنین ۴۴‌میلیون‌تن در سال‌با فرض صادرات تا ۲۰‌میلیون‌ تن و صادرات محصولات میانی به میزان ۵‌میلیون تن، برآورد واردات و صادرات کل مواد معدنی محصولات فولادی از کل بنادر تجاری است و ۶۰‌میلیون‌تن با فرض احداث طرح ۱۰‌میلیون‌تن منطقه ویژه اقتصادی خلیج‌فارس است، حال آنکه در صورت احداث طرح ۱۰‌میلیون‌تنی چابهار باید یک اسکله تخصصی به ظرفیت ۲۵‌میلیون‌تن به‌‌‌‌طور مستقل احداث شود.
نقد طرح جامع فولاد
محجوب‌نژاد در ادامه صحبت‌های خود بیان کرد: در طرح جامع روی اعداد و ارقام ظرفیت تاکید شد اما بحث اصلی این است که آیا فقط در بخش ظرفیت‌‌‌‌سازی درست عمل شده و این طرح در اینجا به پایان می‌رسد؟ کمبودها و مسائل چیست؟ سرنوشت این طرح به کجا خواهد رسید ‌و آیا رسالتش با ایجاد ظرفیت تمام شده‌است؟

او افزود: در گذشته مجوزهای بی‌‌‌‌رویه‌‌‌‌ای پیش از این در دست مردم بود و مشکلاتی ایجاد‌کرد، همچنین عدم‌توازن در زنجیره فولاد وجود داشت. وزارت صمت متوجه شد که عدم‌توازن وجود دارد و هدف‌گذاری ۵۵‌میلیون‌تن تعیین شد. سه نکته در اینجا قابل‌ذکر است؛ اول اینکه هر طرحی باید بعد از مدتی به‌روز‌رسانی شود. باید دید کجاهای این طرح باید اصلاح شود. باید این کار از سوی ایمیدرو انجام شود. دوم اینکه باید بپذیریم که این بحث اساسی کشور است. جذب سرمایه و سرمایه‌گذاری را باید جدی بگیریم. یکی از بزرگ‌ترین لطمات تحریم، عدم‌سرمایه‌گذاری در کشور است و این موضوع آینده را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. در چند سال‌گذشته نرخ رشد منفی در سرمایه‌گذاری داشته‌‌‌‌ایم. ما از جذب سرمایه خارجی محروم مانده‌‌‌‌ایم؛ این در حالی است که توجه به فولاد آینده کشور را تامین می‌کند. سوم اینکه باید بپذیریم مساله فولاد برای کشور اساسی است اگر بخواهیم به خودکفایی برسیم باید به سمت توجه به فولاد پیش برویم.

شیوه قیمت‌گذاری مشخص شود
این فعال فولادی بیان کرد: ما ظرفیت‌‌‌‌سازی می‌کنیم ولی برخی از واحدها زیر ظرفیت تولید می‌کنند. این امر به چند دلیل اتفاق‌افتاده که یکی از آنها قیمت‌گذاری است. در مورد قیمت محصول مشکل دیگری وجود دارد. می‌گوییم به سرمایه‌‌‌‌گذار نیاز داریم اما وقتی سرمایه‌‌‌‌گذار می‌‌‌‌بیند که نه در ابتدای زنجیره تکلیف مشخصی در قیمت دارد و نه انتهای آن، دلسرد می‌شود. در عین‌حال نکته دیگر در مورد حوزه صادرات وجود دارد. در این بخش همواره تاکید شده‌است که از زنجیره فولاد باید ۲۰‌میلیون‌تن صادر شود، اما استراتژی صادرات وجود ندارد. اگر زیرساخت‌ها پا به پای ظرفیت‌‌‌‌سازی فولاد تعیین‌تکلیف نشود، سرمایه‌گذاری‌‌‌‌ها بی‌‌‌‌مصرف خواهد ماند.

بهره‌‌‌‌وری پایین است
خلیل سجاد، مدیرفناوری و توسعه شرکت مهندسی فولاد تکنیک نیز گفت: در واقع در کشور ظرفیت‌‌‌‌سازی خوب است اما بهره‌‌‌‌وری پایین است؛ از زیرساخت تا خود صنعت، از این‌رو باید در این‌باره بهتر برنامه‌‌‌‌ریزی کنیم. ساختار بازار و تنظیم قیمت یک چالش بزرگ در این بخش است. فرض کنید شرایط کشور خوب شد، آیا کشور می‌تواند جذب سرمایه کند؟ آیا ما می‌توانیم تعهدات‌‌‌‌مان را بدهیم؟ آیا می‌توانیم به سرمایه‌‌‌‌گذار خارجی گارانتی بدهیم؟

سجاد ادامه داد: ما در این‌باره پیشنهاد‌های پخته‌‌‌‌ای نداریم و از طرفی ساختارهای ما نیز آمادگی چندانی برای این مسائل ندارند. همچنین اثر برخی از نهادهای غیرمتخصص در تامین مواد‌‌‌‌اولیه یکی دیگر از مشکلات این صنعت است. به‌عنوان مثال کمبود سنگ‌‌‌‌آهن نداریم ولی به هیچ شرکت متخصص و بهره‌‌‌‌برداری اجازه ورود داده نمی‌شود. ما چندان به این حوزه‌‌‌‌ها از قبیل انقلاب صنعتی چهارم و هوش‌مصنوعی و... ‌ ورود نکرده‌‌‌‌ایم و هیچ پیشنهاد مشخصی هم در این‌باره وجود ندارد.
سجاد بیان کرد: مدیریت طرح جامع مهم است. صنعت فولاد به یک متولی نیاز دارد، اگرچه در گذشته ایمیدرو این کار را می‌کرد ولی بعد از مدتی به این موضوع بی‌‌‌‌توجهی شد. در حال‌‌‌‌حاضر فولاد بدون متولی شده‌است. طرح جامع ارگانی می‌خواهد که آن را مدیریت کند. طرح جامع هنوز آنطور که باید جا‌‌‌‌نیفتاده است و تقریبا ۲۰ نهاد و ارگان و تشکل درگیر بحث فولاد هستند. همه باید این مانیفست را بدانند. طرح جامع فولاد فقط در بحث ظرفیت ۵۵‌میلیون تنی خلاصه شده‌است. در اجرا هم دائم گفته می‌شود که باید اکتشافات انجام شود. همه می‌گویند مشکل معدن اکتشاف است، اما این کار را باید چه کسی انجام بدهد؟ متولی آن چه کسی است؟ باید وزارتخانه وارد میدان شود. اینطور نمی‌شود که یکی بگوید سنگ‌‌‌‌آهن داریم و یکی بگوید نداریم. برآوردهای مصرفی که انجام‌‌‌‌شده نشان می‌دهد آن میزان مصرف موردنظر در مصرف داخلی اتفاق نخواهد افتاد و باید صادرات انجام دهیم. اگر ایمیدرو می‌خواهد این طرح جامع اتفاق بیفتد، باید به این سمت حرکت کند. علاوه‌بر این در بخش مکان‌‌‌‌یابی‌‌‌‌ها هم انحراف‌‌‌‌هایی وجود دارد. زیربناها هم مشکل جدی در صنعت فولاد است. برخی از واحدها به این نتیجه رسیده‌‌‌‌اند که باید برای تامین برق مورد‌‌‌‌نیاز نیروگاه بزنند. حتی به فکر تهیه آب افتاده‌‌‌‌اند. در بخش ریلی هم مشکلات کم نیست.

باید مشخص شود که راه‌آهن‌‌‌‌های اولویت‌‌‌‌دار در کشور کدام است‌‌‌‌؟ وی افزود: ما در مورد بازار هم هنوز به راه‌‌‌‌حل درستی نرسیده‌‌‌‌ایم. متولیان هم جواب درستی نمی‌دهند. درخصوص محیط‌‌‌‌زیست نیز فقط یک مبحث کلی مطرح می‌شود. بحث تکنولوژی و تنوع محصول در این صنعت بسیار مهم است و مسلما باید ارتقای کیفیت محصول را در دستورکار بگذاریم. سجاد اظهار کرد: نمی‌توان از فولاد انتظار رشد داشت آن‌‌‌‌هم در شرایطی که رشد اقتصادی کشور منفی است. یکسری شاخص‌‌‌‌ها، شاخص‌های کلان کشور است و در کلیت همه صنایع از جمله فولاد تاثیرگذار است. او گفت: وقتی رشد ساختمان که عمده‌‌‌‌ترین مصرف‌کننده است نزدیک به صفر است، چه انتظاری از صنعت فولاد دارید؟ اگر قرار است در طرح جامع بازنگری شود باید پیش‌‌‌‌نیازها مشخص است. باید در برنامه هفتم مشخص شود رشد اقتصادی چقدر باید باشد. باید در ابتدا شاخص‌های کلان مشخص شود. ما باید ظرفیت‌ها را متوقف کنیم و بر روی ظرفیت‌های داخلی کار کنیم. تکنولوژی و هوش‌مصنوعی را در داخل کشور می‌توانیم انجام دهیم ولی پیش‌‌‌‌نیازها را باید حل و فصل کنیم. هر وزیری که آمد، گفتیم این سند را در هیات‌دولت ببرید ولی قبول نکردند. از سال‌۹۳ گفتیم در بخش مرکزی کشور واحد فولادی ایجاد نکنید. در حاشیه خلیج‌‌‌‌فارس این کار را انجام دهید ولی عملی نشد. ۱۴‌میلیارد دلار نیاز به سرمایه‌گذاری برای رسیدن به ۵۵‌میلیون‌ تن است؛ از این‌رو باید واحدهای فولادی سرمایه‌گذاری کنند. زمزمه‌‌‌‌هایی شنیده می‌شود که در بودجه ‌سال‌بعد حامل‌‌‌‌های برق و آب را برای فولادی‌‌‌‌ها افزایش خواهند داد. مگر یک شرکت فولادی چقدر می‌تواند تحت‌‌‌‌فشار باشد؟
منبع: دنیای اقتصاد



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0