دوشنبه 23 تير 1404 شمسی /7/14/2025 2:14:44 PM
  • گروه مطلب:| گزارش| معدن| فارسی|
  • کد مطلب:82975
  • زمان انتشار:دوشنبه 23 تير 1404-7:14
  • کاربر:
چرا توسعه معادن زغال‌سنگ اهمیت دارد؟

در شرایطی که ایران با ناترازی در حوزه انرژی روبه‌‌‌روست و سرمایه‌گذاری‌‌‌های لازم در صنعت گاز هنوز محقق نشده، نگاه سیاستگذاران به یکی از مهم‌ترین منابع فسیلی جهان، یعنی زغال‌سنگ، همچنان مبهم و ناکارآمد باقی مانده است.
تولید انرژی به روش سنتی

این در حالی است که ایران با داشتن ذخایر قابل‌‌‌توجه زغال‌سنگ و ظرفیت‌‌‌های بالقوه فراوان، می‌تواند جایگاهی متفاوت در زنجیره انرژی داشته باشد.

سهم چهارده میلیارد تنی
با وجود برخورداری ایران از حدود چهارده میلیارد تن ذخیره زمین‌‌‌شناسی و بیش از سه میلیارد تن ذخیره قطعی زغال‌سنگ، همچنان بیش از نیمی از نیاز مصرفی کشور از طریق واردات تامین می‌شود. این واردات در فاصله سه سال گذشته، رقمی بالغ بر دو میلیارد دلار را از منابع ارزی کشور خارج کرده و در عین حال معادن داخلی را با رکود و کاهش ظرفیت تولید مواجه ساخته است. در شرایطی که ذخایر کافی وجود دارد، تداوم واردات گسترده، نشانه‌‌‌ای روشن از گسست میان سیاست‌‌‌های اعلامی و عملکرد اجرایی در حوزه معدن و انرژی محسوب می‌شود.

بررسی تجربیات جهانی نشان می‌دهد که کشورهای برخوردار از ذخایر زغال‌سنگ، نه‌‌‌تنها به واردات اتکا ندارند بلکه با بهره‌‌‌برداری بهینه، سعی در صادرات این منبع ارزشمند دارند. در حالی که کشورهای توسعه‌‌‌یافته برنامه‌‌‌هایی برای افزایش تولید زغال‌سنگ تدوین کرده‌‌‌اند، ایران به دلیل چالش‌‌‌های ساختاری، به سمت کاهش تولید داخلی و افزایش وابستگی به واردات حرکت کرده است.
بازاری با یک خریدار
در بازار زغال‌سنگ ایران، رقابت معنا و مصداقی ندارد. تنها مصرف‌کننده عمده این ماده، صنعت فولاد است که خریدار انحصاری زغال‌سنگ کک‌‌‌شو به شمار می‌رود. همین وضعیت باعث شده قیمت‌گذاری زغال‌سنگ بر پایه دستورالعمل‌‌‌های دولتی صورت گیرد، نه بر مبنای سازوکارهای عرضه و تقاضا. فاصله چشمگیر میان قیمت داخلی و قیمت وارداتی (که گاه تا سه برابر می‌‌‌رسد) نه از تفاوت کیفی، بلکه از ساختار معیوب قیمت‌گذاری نشأت می‌گیرد. در نتیجه، تولیدکننده داخلی با قیمتی ناچیز مجبور به فروش است و هیچ مشوقی برای توسعه یا سرمایه‌گذاری جدید در این بخش باقی نمانده است.

در اغلب کشورهای جهان، قیمت زغال‌سنگ تابعی از کیفیت، حجم عرضه، بازار مصرف و مکانیزم‌‌‌های رقابتی بازار است. اما در ایران، فقدان تنوع در تقاضا، انحصار خریدار و سیاست‌‌‌های دستوری در تعیین قیمت، به ساختاری منجر شده که نه تنها فضای رقابت را از بین برده بلکه تولیدکننده را در شرایط زیان‌‌‌دهی قرار داده است. چنین وضعیتی به‌‌‌تدریج به کاهش سرمایه‌گذاری در اکتشاف، استخراج و فرآوری انجامیده و آینده این صنعت را در هاله‌‌‌ای از ابهام قرار داده است.

کاهش تولید و عقب‌‌‌نشینی معادن
بسیاری از معادن فعال کشور، در سایه سیاست‌‌‌های اقتصادی ناکارآمد، به جای توسعه به سمت تعطیلی سوق یافته‌‌‌اند. وضعیت تولید در کرمان یکی از نمونه‌‌‌های بارز این روند است. منطقه‌‌‌ای که در سال‌های گذشته بیش از ۷۰۰‌هزار تن زغال‌سنگ تولید می‌‌‌کرد، امروز با افت شدید تولید و محدود شدن ظرفیت‌‌‌ها به حدود ۲۰۰‌هزار تن روبه‌‌‌رو شده است. استمرار این شرایط، خطر نابودی تدریجی صنعت زغال‌سنگ را به تهدیدی ملموس و بالفعل بدل کرده است.

افت تولید تنها به کرمان محدود نمی‌شود. در استان‌‌‌های گلستان، مازندران، سمنان و خراسان جنوبی نیز روند مشابهی دیده می‌شود. معادنی که سال‌ها پیش با امید به رونق تولید و اشتغال افتتاح شدند، امروز درگیر چالش‌‌‌هایی نظیر نبود تجهیزات، عدم‌صرفه اقتصادی، مشکلات بیمه‌‌‌ای، فرسودگی ماشین‌‌‌آلات و کاهش نیروی انسانی‌‌‌اند. از آنجا که سودآوری بخش معدن در گروی استمرار تولید است، کاهش تیراژ تولید عملا به کاهش اشتغال، مهاجرت نیروی متخصص و نهایتا توقف فعالیت می‌‌‌انجامد.

زغال‌سنگ و راه‌‌‌حل فراموش‌‌‌شده بحران انرژی
در شرایطی که کشور برای حل ناترازی انرژی نیازمند سرمایه‌گذاری ۲۰۰ میلیارد دلاری در صنعت گاز است، منطقی به نظر می‌رسد که استفاده از منابع انرژی جایگزین و ارزان‌‌‌تر در دستور کار قرار گیرد. با این حال، زغال‌سنگ همچنان بیرون از حلقه تصمیم‌‌‌سازی باقی مانده و نه به عنوان بخشی از راه‌‌‌حل، بلکه به‌‌‌عنوان مساله‌ای فرعی نگریسته می‌شود. در حالی که در کشورهای همسایه مانند ترکیه، سالانه بیش از ۸۵ میلیون تن زغال‌سنگ عمدتا برای تولید برق مصرف می‌شود، ایران حتی از کاربردهای حداقلی این ماده در حوزه نیروگاهی نیز بهره‌‌‌مند نیست.

کشورهایی مانند هند، چین، اندونزی، لهستان، آفریقای جنوبی و استرالیا، ضمن افزایش بهره‌‌‌برداری از ذخایر زغال‌سنگ خود، برای ساخت نیروگاه‌‌‌های حرارتی جدید برنامه‌‌‌ریزی کرده‌‌‌اند. حتی در اتحادیه اروپا که سیاست‌‌‌های زیست‌‌‌محیطی سخت‌‌‌گیرانه‌‌‌تری حاکم است، برخی کشورها در پاسخ به بحران انرژی ناشی از جنگ اوکراین، ناگزیر به بازگشایی نیروگاه‌‌‌های زغال‌‌‌سنگی شدند. ایران نیز می‌تواند با اتخاذ سیاستی هوشمندانه، بخشی از کمبود تولید برق را از طریق نیروگاه‌‌‌های حرارتی زغال‌‌‌سوز جبران کند.

مزیت قیمتی
یکی از مهم‌ترین دلایل تداوم استفاده گسترده از زغال‌سنگ در سطح جهان، مزیت قیمتی قابل‌‌‌توجه آن نسبت به سایر حامل‌‌‌های انرژی است. در مقایسه با گاز طبیعی، انرژی هسته‌‌‌ای، یا منابع تجدیدپذیر، هزینه تولید انرژی از زغال‌سنگ به‌‌‌مراتب پایین‌‌‌تر است. با این حال، به دلیل تخصیص یارانه سنگین به گاز طبیعی، قیمت نسبی زغال‌سنگ در ایران از رقابت خارج شده و در غیاب سیاست‌‌‌های اصلاحی، جایگاهی در برنامه‌‌‌ریزی‌‌‌های کلان انرژی ندارد. این مساله نه تنها به ناکارآمدی اقتصادی انجامیده بلکه ظرفیت‌‌‌های طبیعی کشور را نیز بلااستفاده باقی گذاشته است.

چالش‌‌‌های زیست‌‌‌محیطی
یکی از اصلی‌‌‌ترین انتقاداتی که به استفاده از زغال‌سنگ وارد می‌شود، مربوط به آثار زیست‌‌‌محیطی آن، به‌‌‌ویژه انتشار گازهای گلخانه‌‌‌ای و ذرات معلق در فرآیند احتراق است. با این حال، پیشرفت‌‌‌های فنی در دهه‌‌‌های اخیر امکان استفاده از فناوری‌‌‌های کاهش‌‌‌دهنده آلودگی را فراهم کرده است. در کشورهای توسعه‌‌‌یافته، استفاده از سیستم‌های فیلتراسیون پیشرفته، تجهیزات جذب گوگرد و تکنولوژی‌‌‌های احتراق پاک به‌‌‌طور گسترده در نیروگاه‌‌‌های زغال‌‌‌سنگ‌‌‌سوز به‌‌‌کار گرفته شده‌‌‌اند و توانسته‌‌‌اند شدت آلایندگی این منابع را به میزان چشمگیری کاهش دهند.

ایران نیز در صورت تصمیم به بهره‌‌‌گیری از زغال‌سنگ در سبد انرژی، می‌تواند همزمان با توسعه نیروگاه‌‌‌های حرارتی، استفاده از تجهیزات و فناوری‌‌‌های کاهش آلودگی را در دستور کار قرار دهد. این مساله نیازمند سرمایه‌گذاری اولیه و تدوین استانداردهای سخت‌‌‌گیرانه است اما در مقایسه با هزینه‌‌‌های بلندمدت واردات انرژی یا ساخت زیرساخت‌‌‌های انرژی جایگزین، کاملا مقرون‌‌‌به‌‌‌صرفه و منطقی ارزیابی می‌شود. همچنین با توسعه معادن داخلی و کاهش واردات، امکان صرفه‌‌‌جویی ارزی و کنترل بهتر بر زنجیره تولید فراهم خواهد شد.

انرژی تجدیدپذیر؛ واقعیت یا رویا؟
هرچند استفاده از منابع تجدیدپذیر نظیر انرژی خورشیدی و بادی از منظر زیست‌‌‌محیطی گزینه‌‌‌ای جذاب به‌‌‌نظر می‌‌‌رسد، اما واقعیت‌‌‌های فنی و اقتصادی در ایران نشان می‌دهد که این منابع در شرایط فعلی نمی‌توانند به‌‌‌طور کامل جایگزین حامل‌‌‌های فسیلی شوند. تولید برق از پنل‌‌‌های خورشیدی به فضای وسیع، سرمایه‌گذاری سنگین، تجهیزات وارداتی، و فناوری‌‌‌های پیشرفته ذخیره‌‌‌سازی نیاز دارد. همچنین، مشکل ناپیوستگی تولید در ساعات مختلف شبانه‌‌‌روز یا فصول سال، بهره‌‌‌برداری از این منابع را با محدودیت‌های فنی همراه کرده است.

در حالی که کشورهای توسعه‌‌‌یافته با بهره‌‌‌گیری از شبکه‌‌‌های هوشمند، ظرفیت‌‌‌های ذخیره‌‌‌سازی انرژی و یارانه‌‌‌های دولتی به سمت گسترش انرژی‌‌‌های پاک حرکت کرده‌‌‌اند، ایران هنوز زیرساخت‌‌‌های لازم برای چنین‌گذار بزرگی را فراهم نکرده است. بنابراین، تا زمانی که امکان اتکای پایدار به انرژی‌‌‌های تجدیدپذیر فراهم نشده، استفاده از منابعی مانند زغال‌سنگ که در داخل کشور قابل تامین است، از نظر اقتصادی و راهبردی توجیه‌‌‌پذیر خواهد بود.

نقشه راه توسعه زغال‌سنگ
خروج صنعت زغال‌سنگ از وضعیت رکود، نیازمند طراحی یک نقشه راه منسجم با اجزای اجرایی دقیق و زمان‌بندی‌‌‌شده است. نخستین گام، بازنگری کامل در سیاست قیمت‌گذاری و حذف فرمول‌‌‌های تکلیفی فعلی است. باید قیمت زغال‌سنگ داخلی به نحوی تعیین شود که تولید آن از نظر اقتصادی صرفه داشته باشد و انگیزه لازم برای اکتشاف، تجهیز و بهره‌‌‌برداری از معادن را فراهم کند. هم‌‌‌راستا با این اصلاح، توسعه بازار مصرف داخلی زغال‌سنگ باید در دستور کار قرار گیرد؛ به‌‌‌گونه‌‌‌ای که این ماده فقط در صنعت فولاد محدود نماند بلکه در حوزه نیروگاهی و صنایع انرژی‌‌‌بر نیز به‌‌‌کار گرفته شود.

بازنگری در سبد انرژی
واقعیت‌‌‌های موجود در صنعت انرژی کشور، از یک‌‌‌سو از ناترازی شدید گاز، کاهش ظرفیت تولید برق و فشار فزاینده بر شبکه توزیع حکایت دارد، و از سوی دیگر نشان‌‌‌دهنده غفلت بلندمدت از منابعی مانند زغال‌سنگ است. این در حالی است که بیش از ۴۰‌درصد انرژی مصرفی جهان همچنان از زغال‌سنگ تامین می‌شود و بسیاری از کشورهای توسعه‌‌‌یافته با وجود سیاست‌‌‌های زیست‌‌‌محیطی سخت‌‌‌گیرانه، به دلیل مزیت قیمتی و پایداری تامین، از این ماده استفاده می‌کنند. ایران نیز ناگزیر است در ساختار سبد انرژی خود بازنگری کند. عبور از چالش‌های فعلی بدون بهره‌‌‌گیری از تمام ظرفیت‌‌‌های انرژی کشور امکان‌‌‌پذیر نیست.

زغال‌سنگ، در کنار سایر منابع، می‌تواند نقش مهمی در تامین برق، کاهش واردات، ایجاد اشتغال، و پایداری اقتصادی ایفا کند. تحقق این هدف اما مستلزم اراده سیاسی، اصلاح سیاستگذاری‌‌‌ها و نگاه واقع‌‌‌گرایانه به اقتصاد انرژی است. اگر این بازنگری در زمان مناسب صورت نگیرد، نه‌‌‌تنها صنعت زغال‌سنگ به خاموشی خواهد‌ گرایید، بلکه فرصت بازیابی بخشی از توان از‌‌‌دست‌‌‌رفته اقتصادی کشور نیز از بین خواهد رفت.
منبع: دنیای اقتصاد



مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست

آخرین عناوین