۱. شکی نداریم که کشور ما در شرایط بسیار سختی قرار گرفته که هیچگاه در تاریخ با مشکلاتی به این عمق و تنوع بهصورت همزمان مواجه نبوده است. این روند تدریجی قابل پیشبینی بود. کارشناسان با تهیه گزارشهای مختلف، پیشبینیهای خود را در این رابطه انجام دادهاند و این پیشبینیها قابلیت پیشگیری از این مشکلات را به وجود آورده بود.
۲. برخی مسائل امروز اقتصاد ایران، مانند صندوقهای بازنشستگی، از بحران اقتصادی عبور کردهاند. به عبارتی، صندوق بازنشستگی در کشور ما دیگر تمام شده و بهطور کامل در بودجه دولت ادغام شده است.
۳. در میانه بحران اقتصادی انرژی هستیم و در مرحله هشدار اقتصادی بودجه و نظام بانکی قرار داریم. اینکه چگونه این حجم از مسائل برای ما به وجود آمده، عجیب است.
۴. ارزش افزوده بخش صنعت از سال ۱۳۴۰ تا ۱۳۹۰ با رشد ۳۳ برابری، بهطور متوسط ۶ درصد رشد داشته است. اما از سال ۱۳۹۰ افت قابل توجهی رخ داده و از سال ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۳، متوسط رشد صنعت ۲ درصد بوده و نتوانسته خود را بازیابی کند. البته در این ۲ درصد، دو سال ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ حرکتی رو به بالا در صنعت داشتیم، اما دوباره به روال قبلی بازگشت. اگر این دو سال برجام را کنار بگذاریم، رشد صنعت ۰.۶ درصد میشود.
۵. اگر بخواهم ۱۰ متغیر مهم اقتصاد را نام ببرم، قطعاً یکی از آنها ارزش افزوده بخش صنعت خواهد بود؛ چون اگر از سال ۱۳۹۰ با همان رشد ۶ درصد پنجاه سال قبل ادامه میدادیم، امروز در سال ۱۴۰۳ یک کشور صنعتی بودیم. حتماً دلیل این اتفاق نتیجه سیاستگذاری صنعتی نبوده، بلکه عوامل بیرونی اثرگذار بودهاند.
۶. دومین مسئله، تغییر بزرگ در ترکیب رشته فعالیتهای صنعتی بوده است. رشته فعالیتهایی مانند مواد شیمیایی، فلزات پایه، فرآوردههای نفتی و صنایع نفتی بزرگتر شدهاند و مواردی مانند الکترونیک، تجهیزات حملونقل، تجهیزات برقی، منسوجات، کانیهای غیرفلزی و خودرو کوچکتر شدهاند. بهطور معمول، صنایعی مثل پتروشیمی و فولاد محصولاتی تولید میکنند که بخش دوم از آنها استفاده کند.
۷. افت بزرگ ارزش افزوده صنعت و توقف تقریبی رشد صنعت به چه دلیل اتفاق افتاده و تا چه اندازه قابل پیشبینی بوده است؟ با وجود تحریمهای ثانویه دهه ۹۰ و بحران کرونا، هیچ دورهای در تاریخ صنعت ایران مانند سالهای ۹۰ تا ۹۲ نبوده است.
۸. در سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۰، با وفور درآمدهای نفتی، واردات نسبت به تولید بیش از دو برابر رشد کرده و به معنای آسیبپذیری بیشتر نسبت به کاهش واردات بوده است. در این دوره، در حالی که در سیاست خارجی رویکرد تهاجمی داشتیم، درآمدهای نفتی ۵ برابر و واردات ۳.۲ برابر شد.
۹. از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲، با نصف شدن درآمدهای نفتی و تحریمها، و تا سال ۱۳۹۹، این درآمدها به یکهفتم کاهش یافت. اگر در دوره وفور درآمدهای نفتی، این درآمدها در یک حساب ذخیره ارزی نگه داشته شده بود و با دنیا تعامل بهتری داشتیم، رشد صنعت بهتر میبود.
۱۰. همه شواهد حاکی از آن است که صنعت ایران، هم از لحاظ ارزش افزوده و هم اشتغال، در امتداد مسیری که در آن حرکت میکند، تحت هر سناریویی از تحولات بیرونی کوچکتر خواهد شد و شاید بیکاری بهصورت یک مشکل بسیار بزرگ نمایان شود. چالش اصلی، صنایع کوچکشده ارز و صنایع بزرگشده انرژی خواهد بود.
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست