در این پنل، غلامرضا ملاطاهری «معاون طرح و برنامهریزی راهبردی شرکت ملی صنایع مس ایران»، بهرام شکوری «رئیس کمیسیون معدن اتاق ایران»، وحید اسلامیان «رئیس انجمن مس ایران»، علیرضا رحمتی «رئیس مرکز آموزش و ارتباط با صنعت پژوهشکده محیط زیست»، مشکات اسدی؛ «مدیرعامل گروه کسب و کارهای نوین آن»، هادی نیلفروشان «استاد پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری و مشاور عالی مدیرعامل در امور توسعه فناوری» و حسین ثقفی «دستیار ویژه مدیرعامل شرکت ملی صنایع مس ایران» حضور داشتند.
در این میزگرد در خصوص مباحثی چون مس و آینده بازار، مس و پایداری(زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی)، مس و هوشمندسازی و تحول دیجیتال، مس و چالشهای توسعه، مس و توسعه فناوری در زنجیره ارزش، مس و توسعه صنایع پاییندستی، مس بخش خصوصی و فرصتهای سرمایهگذاری بحث و بررسی شد.
چشمانداز صنعت مس ایران در افق ۱۴۱۰
ابتدای این مراسم «غلامرضا ملاطاهری»، معاون طرح و برنامهریزی راهبردی شرکت ملی صنایع مس ایران، در سخنانی با ارائه گزارشی از روندهای جهانی صنعت مس و جایگاه ایران در این عرصه، تاکید کرد: «تلاش ما این است که فراتر از مشاورههای معمول، یک نگاه پژوهشی و عملیاتی از وضعیت صنعت مس ایران و جهان ارائه کنیم. سهم ایران از ذخایر جهانی قابلتوجه است، اما میزان بهرهبرداری ما کمتر از استانداردهای جهانی است. برای مثال، در سنگآهن، میزان برداشت ما بیش از ظرفیت ذخایر است، درحالیکه در روی و سرب وضعیت بهتر است.»
وی افزود: «این نشان میدهد که در برخی حوزهها ما مازاد برداشت داریم و در برخی دیگر هنوز ظرفیت بالقوه داریم. در آلومینیوم و زغالسنگ هم شرایط مشابهی وجود دارد و همواره نیاز به واردات و مدیریت بهتر منابع داریم. اگر به بهرهبرداری معادن در ایران و مقایسه با دیگر کشورها نگاه کنیم، میانگین جهانی حدود ۲ تا ۳ درصد است، درحالیکه ایران کمتر از نیم درصد است. کشورهایی مانند قزاقستان و استرالیا با تسهیل سرمایهگذاری، جذب شرکتهای بزرگ و ایجاد زیرساختهای مناسب توانستهاند بهرهوری بالاتری داشته باشند. بنابراین یکی از الزامات ما، ارتقای بهرهوری و جذب سرمایهگذاری هوشمند در معادن است.»
ملاطاهری اضافه کرد: «یکی دیگر از روندهای جهانی، افزایش سختگیریهای زیستمحیطی و ضرورت کاهش آلایندگیهاست. این موضوع باعث شده که تکنولوژیهای استخراج و فرآوری فلزات، به سمت کاهش ضایعات و افزایش کارآیی حرکت کنند. به عبارتی، حجم مواد معدنی استخراجشده باید بیشتر باشد تا بتوان به تولید محصول نهایی مورد نظر رسید، ضمن اینکه اکتشاف ذخایر عمیقتر هم ضروری است. در سطح جهانی، روند منطقهای شدن تولید و مصرف نیمهساختهها قابلتوجه است. کشورها سعی میکنند ارزش افزوده را در داخل خود نگه دارند و محصولات نهایی صادر کنند. این مساله اهمیت توسعه فناوری و زنجیره ارزش داخلی را دوچندان میکند.»
وی در ادامه با بیان اینکه مصرف جهانی مس تا سال ۲۰۲۹ با رشد حدود ۷۳ درصدی مواجه خواهد شد و این افزایش تقاضا فرصت بزرگی برای سرمایهگذاری بلندمدت در ایران ایجاد میکند، تاکید کرد: «قیمت کاتد مس نیز روند صعودی داشته و حاشیه سود عملیاتی این صنعت از ۵۲ درصد به ۶۷ درصد افزایش خواهد یافت. این نشان میدهد که بخش پاییندستی، اگرچه سرمایهبر است، اما بازده اقتصادی قابلتوجهی دارد و سرمایهگذاری هوشمندانه در فناوریهای جدید، ارزش افزوده بالایی ایجاد میکند. در ایران، بخش پاییندستی هنوز ظرفیتهای غیراقتصادی و پراکنده دارد.»
ملاطاهری گفت: «تعداد واحدهای نیمهساخته زیاد است، اما بهرهوری پایین است و بسیاری از این ظرفیتها کمتر از ۳۰ درصد توان واقعی کار میکنند. در عین حال، اگر تمرکز روی محصولات مبتنی بر فناوری و ارزش افزوده بالا باشد، میتوان با سرمایهگذاری کمتر، سود قابلتوجهی ایجاد کرد. تولید مس و کاتد ایران در سالهای اخیر روندی ثابت داشته، اما با توسعه برنامههای آتی و بهرهگیری از فناوری، امکان افزایش تولید تا یکمیلیون و ۵۰۰ هزار تن محتوا و حدود ۳میلیون تن کاتد وجود دارد.»
وی تصریح کرد: «این هدفگذاری با برنامه هفتم توسعه کشور همخوانی دارد و میتواند تراز تجاری و ارزش افزوده صنعت مس را به شکل قابلتوجهی ارتقا دهد. توسعه صنعت مس ایران نیازمند تمرکز روی بهرهوری، فناوری، سرمایهگذاری هوشمند و مدیریت منابع است. توجه به این موارد میتواند نهتنها ظرفیت تولید و صادرات را افزایش دهد، بلکه صنعت مس ایران را در زنجیره جهانی ارزش به موقعیت بالاتری برساند و زمینهساز توسعه اقتصادی و اجتماعی پایدار شود. »
ملاطاهری تصریح کرد: «اگر زیرساختهای لازم فراهم شود، ایران میتواند در افق ۱۴۱۰ به جایگاهی دست یابد که علاوه بر تامین نیاز داخلی، سهم قابلتوجهی از بازارهای منطقهای و جهانی را نیز در اختیار بگیرد.»
عربستان رقیب آینده ایران در تولید مس
در ادامه بهرام شکوری رئیس کمیسیون معدن اتاق ایران در خصوص وضعیت سرمایهگذاری در کشور و چشمانداز صنعت مس گفت: «با توجه به تهدیدهای جدید و تغییرات جهانی، باید رویکرد حوزه مس را به گونهای تنظیم کنیم که هم توسعه صنعت داخلی را تضمین کند و هم از ظرفیتهای نوآوری در این بخش بهرهمند شویم.»
وی با اشاره به روند افزایشی قیمت مس افزود: «قیمت مس طی مسیر فعلی میتواند تا ۱۵ هزار دلار نیز افزایش یابد که این وضعیت، اختیار و اطمینان بیشتری برای صاحبان سرمایه فراهم میآورد. ایران با دارا بودن سهمی حدود ۲ درصد از ذخایر جهانی مس و کمتر از نیم درصد از ذخایر شهری، ظرفیت بسیار بالایی برای توسعه و افزایش سهم خود در بازار جهانی دارد. با یک برنامهریزی دقیق، حتی میتوانیم سهم عمدهای از بازار جهانی را به خود اختصاص دهیم.»
شکوری همچنین به رقابتهای منطقهای اشاره کرد و گفت: «یکی از رقبای مهم ما در آینده عربستان خواهد بود. این کشور که بیشتر به عنوان یک تولیدکننده نفت شناخته میشد، اکنون با سرمایهگذاری در حوزه اکتشاف و توسعه زنجیره تولید مس در سطح داخلی و خارجی، جایگاه خود را در بازار تثبیت میکند. این موضوع اهمیت سرمایهگذاری هوشمند و برنامهریزی دقیق برای حفظ و افزایش سهم ایران در بازار جهانی را دوچندان میکند.»
وی درباره اهمیت کاربردهای صنعتی مس بیان کرد: «مصرف مس در صنایع مختلف، از جمله تولید پنلهای خورشیدی و دیگر فناوریهای نوین، چشمانداز روشنی برای آینده دنیا و ایران ایجاد کرده است. در این راستا، سرمایهگذاری در حوزه مس، علاوه بر جذابیت اقتصادی، میتواند به توسعه پایدار و ایجاد فرصتهای شغلی منجر شود.»
شکوری با تاکید بر اهمیت هماهنگی میان سازمانها و دستگاههای کشور در حوزه توسعه صنعتی و محیط زیست اظهار کرد: «متاسفانه در ایران هماهنگی لازم میان دستگاهها وجود ندارد. این ناهماهنگی باعث میشود وظایف به درستی انجام نشود و مشکلات اساسی در مسیر توسعه صنعتی کشور شکل گیرد.»
وی با اشاره به شرایط جهانی در زمینه کاهش آلایندگی و مدیریت کربن گفت: «امروز دنیا به سمت کاهش کربن و کاهش آلایندگی پیش میرود. با این حال، نمونههایی مانند خروج آمریکا از معاهده پاریس در دوران ترامپ نشان میدهد که حتی کشورهای توسعهیافته در مواجهه با منافع اقتصادی خود گاهی به عقبنشینی میپردازند. ایران به عنوان یک کشور در حال توسعه، نمیتواند الزامات زیستمحیطی سختگیرانه همانند کشورهای پیشرفته را به شکل مطلق اعمال کند؛ زیرا این موضوع ممکن است فعالیتهای اقتصادی و تولیدی را متوقف کند.»
شکوری در پایان بر لزوم تعامل سازنده میان دستگاهها تاکید کرد: «اگر همه سازمانها بدانند که در چه شرایطی قرار گرفتهاند و هماهنگی میان آنها برقرار شود، محیط زیست نیز میتواند انعطاف بیشتری از خود نشان دهد و فعالیتهای اقتصادی به شکل ایمن و پایدار شکل بگیرد. این تعامل سازنده میتواند زمینهساز اتفاقات مثبت و توسعه متوازن در کشور شود.»
مدیریت سبز و مسوولیتپذیری صنعتی
سخنران بعدی این میزگرد، علیرضا رحمتی، رئیس مرکز آموزش و ارتباط با صنعت پژوهشکده محیط زیست، بود. او در خصوص تحولات محیط زیستی و صنعتی در ایران و جهان گفت: «سال گذشته در اجلاس داووس، آینده با دو موضوع اساسی و مهم تعریف شد؛ نخست هوش مصنوعی که امروز به یکی از محورهای اصلی فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده و دوم فناوری اطلاعات که دسترسی به آخرین دانش روز را فراهم میکند. این دو حوزه در واقع برگ برنده صنایع و واحدهای تولیدی هستند و لازم است مدیران و کارشناسان با آشنایی کامل از این فناوریها، مسیر توسعه و بهرهوری را به درستی هدایت کنند.»
رحمتی با اشاره به اهمیت ارتباط صنعت و محیط زیست افزود: «اگر یک واحد صنعتی به فعالیتهای محیط زیستی توجه نکند، عملکرد و اثرگذاری آن تحت تاثیر قرار میگیرد. برای مثال، مدیرعامل یکی از شرکتها در هامبورگ اشاره میکرد که برای مدیریت تردد خودروهای شهری در ۴۷ شهرداری، اقدامات گستردهای انجام دادهاند. این در حالی است که در کشورهای توسعهیافته، مدیریت چنین فرایندهایی به شکل دقیق و علمی انجام میشود و در ایران هنوز ۵۵ درصد آلودگی ناشی از فعالیتهای فرآیندی صنعتی است که نیازمند برنامهریزی و اصلاح اساسی است.»
وی ادامه داد: «اقتصاد چرخشی و مدیریت سبز از جمله رویکردهای ضروری برای اصلاح این وضعیت هستند. در کشور ما نیز تلاشهای ارزشمندی صورت گرفته، اما بهدلیل ضعفهای ساختاری و علمی و همچنین کمبود کارشناسان متخصص، نتایج دلخواه به سرعت حاصل نشده است. بنابراین تصمیم گرفتیم با نگاهی عاقلانه و هدفمند، فرایندهای محیط زیستی صنعتی را به گونهای طراحی کنیم که هم با استانداردهای جهانی هماهنگ باشد و هم در کوتاهترین زمان به نتایج ملموس دست یابیم.»
رحمتی تصریح کرد: «نشستها و برنامههای علمی تخصصی با حضور کارشناسان و فعالان صنعتی ضروری است تا ارتباط گستردهای میان علم و صنعت شکل بگیرد. زیرا صنعت به عنوان بزرگترین عامل تاثیرگذار بر محیط زیست، نیازمند راهنمایی و حمایت علمی است. تجربه جهانی نشان میدهد که اصلاح الگوهای مصرف و انتشار آلودگی، نیازمند همکاری مستمر میان دانشگاهها، پژوهشکدهها و بخش خصوصی است و ما در ایران نیز تلاش داریم با برنامهریزی هدفمند، این ارتباط و همکاری را تقویت کنیم.»
وی در پایان افزود: «هدف ما ایجاد بستری است که فرایندهای محیط زیستی صنعتی در کشور نه تنها با استانداردهای بینالمللی هماهنگ شوند، بلکه با اجرای اقتصاد چرخشی و مدیریت سبز، منابع طبیعی بهتر حفاظت شده و مسوولیتپذیری صنعتی افزایش یابد. از این رو حمایت و هدایت علمی در کنار سیاستگذاری هوشمندانه، کلید دستیابی به آیندهای پایدار برای صنایع و محیط زیست ایران است.»
پایین بودن شاخصهای بهرهوری
در ادامههادی نیلفروشان، استاد پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری و مشاور عالی مدیرعامل در امور توسعه فناوری، در خصوص تجربه تاریخی توسعه صنعتی در ایران اظهار کرد: «تجربه بیش از صد ساله ما نشان میدهد که توسعه در کشور مبتنی بر بومیسازی، فناوری و تقویت توانمندی داخلی نبوده است. به همین دلیل، حتی پس از گذشت یک قرن، نگاه ما همچنان وابسته است و بسیاری از صنایع در ابعاد مختلف هنوز نتوانستهاند استقلال عملیاتی واقعی پیدا کنند. این وابستگی موجب شده که صنایع در مواجهه با تحریمها یا محدودیتهای خارجی، آسیبپذیری بالایی داشته باشند و پیشرفت آنها با کندی همراه شود.»
وی افزود: «اگر بخواهیم از تجربه صنایع معدنی و سایر بخشهای صنعتی درس بگیریم، باید به این نکته توجه کنیم که گام نخست توسعه، بهرهگیری از منابع داخلی و ایجاد قابلیتهای فناورانه در کشور است. خامفروشی و استفاده صرف از منابع طبیعی، تنها مرحله ابتدایی است و مرحله بعدی، توسعه بهرهوری و ایجاد صنایع متکی به فناوری داخلی است. با این حال، واقعیت امروز نشان میدهد که شاخصهای بهرهوری در صنایع ما هنوز در سطح قابلتوجهی قرار ندارد و وضعیت نامطلوب است.»
نیلفروشان با اشاره به موج نوآوری در سالهای اخیر گفت: «در سالهای ۱۴۰۰، شاهد شکلگیری موجی از نوآوری و ایجاد مفاهیم جدید بودیم، اما در صنعتی که هنوز جایگاه مقدماتی و پایدار خود را پیدا نکرده، پیادهسازی این نوآوریها با چالشهای جدی مواجه است. یکی از راهکارهای توسعه صنعت مس، تمرکز بر زنجیره بالادستی و تقویت مجموعه عظیمی از تجهیزات و مواد مصرفی و فرآیندی است که هر کدام میتواند به یک صنعت مستقل و یک کسبوکار دانشبنیان تبدیل شود.»
استاد پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری ادامه داد: «طبیعتا گرایش اولیه به سمت واردات و استفاده از تجهیزات خارجی بوده است، اما کیفیت قطعات داخلی هنوز به حد مطلوب نرسیده و این مساله میتواند تولید را مختل کند. بنابراین، لازم است تولیدکنندگان داخلی همزمان با اجرای پروژههای اصلی، جریان ساخت داخل و تولید داخلی را تقویت و حمایت کنیم تا به عنوان موتور محرک توسعه کشور عمل کند. ابزارها و سیاستهای حمایتی در حوزه فناوری در این مسیر نقش تعیینکنندهای دارند.»
نیلفروشان به فرصتهای فناوری و نوآوری در صنایع مس اشاره کرد و گفت: «همچنین فرصتهای بسیار زیادی در زمینه باتریها، آلیاژهای جدید مسی و کاربردهای مختلف آن وجود دارد که میتوانند به صنایع دانشبنیان و نوآوری محور تبدیل شوند. این فرصتها تنها به تولید محدود نمیشوند؛ بلکه استفاده از تکنولوژیهای نوین در تجارت و مدیریت زنجیره ارزش نیز میتواند مزیت رقابتی برای کشور ایجاد کند. ایجاد نظام نوآوری در بخش صنعت، حتی با وجود چالشها و حواشی، گامی موثر برای تقویت تحقیق و توسعه، پژوهش و فناوری در کشور خواهد بود.»
وی در پایان تاکید کرد: «برای تحقق این اهداف، نیازمند سیاستگذاریهای پایدار و قابل اجرا هستیم تا جریان نوآوری و توسعه فناوری در صنعت مس به یک مسیر مستمر و اثربخش تبدیل شود. شرکت ملی مس با برنامهریزی دقیق در امور نوآوری و تحقیق و توسعه میتواند نقش محوری در این مسیر ایفا کند و اراده عملیاتی کشور در زمینه توسعه فناوری را تقویت کند.»
ضرورت دستیابی به سهم ۱۵ درصدی اقتصاد دیجیتال
در ادامه مشکات اسدی مدیرعامل گروه کسب و کارهای نوین «آن» در خصوص وضعیت هوشمندسازی و دیجیتالی شدن صنایع گفت: «موضوع توسعه همواره یک بحث جدی بوده است؛ هیچ پاسخ قطعی برای آن وجود ندارد. اما دستاوردهای بشر در حوزههای مختلف اکنون در دسترس ما هستند و میتوانیم از آنها استفاده کنیم تا بدون تکمیل تمام مراحل انقلاب صنعتی سوم، فعالیتهایمان را در حوزه انقلاب صنعتی چهارم آغاز کنیم. زیرساختهای ایران برای شروع فعالیتهای هوشمندسازی در زنجیره ارزش کافی هستند.»
اسدی افزود: «البته اگر دولت در حوزه سرمایهگذاری روی زیرساختها جدی عمل نکند، در سالهای آینده با مشکلاتی مواجه خواهیم شد. طی چهار سال گذشته، میزانی از همکاری و افتخار در پروژههای مدرن دیجیتال داشتهایم و تمام بازیگران، چه بخش خصوصی و چه دولت، در مسیر رسیدن به اهداف خود، ناگزیر از استفاده از فناوری اطلاعات هستند.»
وی تصریح کرد: «طبق سند برنامه هفتم توسعه، سهم اقتصاد دیجیتال تا پایان برنامه باید به ۱۵ درصد برسد. این موضوع بدون میزبانی صنعت ممکن نیست. بازیگران بخش خصوصی و دولت باید فرایندهای دیجیتال شدن خود را جدی بگیرند تا سهم اقتصاد دیجیتال به اعداد معنادار برسد. طی چهار سال گذشته، ما در بخش خصوصی فعالیت خود را با طرحهای کوچک شروع کردهایم؛ این پروژهها پاسخگوی مسائل اصلی بودهاند، اما مقیاسپذیری آنها محدود است. زیرا در زنجیره ارزش، بازیگران اصلی حاکمیتی و دولتی باید ریسک را بپذیرند تا پروژهها به شکل معناداری توسعه یابند.»
اسدی ادامه داد: «چالش اصلی بخش خصوصی این است که قدرت سرمایهگذاری محدود است، درحالیکه در بخش دولتی تغییر مدیریت و عدم پایداری مدیریتی، فشار بر پروژههای هوشمندسازی را افزایش داده است. با این حال، واقعیت این است که با وجود محدودیتها، در زنجیره ارزش ایران، سرمایهگذاری خطرپذیر در حوزه آیسیتی میتواند بازگشت سرمایه سه و نیم برابری داشته باشد و این عددها در شرایط ایران تحققپذیر هستند.»
ناترازی ادراکی و غفلت از اولویتبندی منطقی
در ادامه حسین ثقفی، دستیار ویژه مدیرعامل شرکت ملی صنایع مس ایران، در خصوص چالشهای توسعه پروژههای بزرگ صنعتی و شرایط حاکم بر منابع انسانی در کشور اظهار کرد: «بحث توسعه پروژههای بزرگ، مخصوصا در شرکتهای دولتی و نیمهدولتی، همیشه مطرح بوده و مقالات و جلسات متعددی به آن پرداخته شده است. واقعیت آن است که یکی از اصلیترین مشکلات، کمبود منابع انسانی است. در بسیاری از موارد، شرکتهای خصوصی و حتی پروژههای صدمیلیون دلاری با آزمایش و خطا و کمبود نیروهای متخصص مواجه هستند. مدیرانی که باید مسوولیت اجرای پروژهها را بر عهده داشته باشند، در بسیاری موارد به دلایل مختلف توانایی لازم برای پیگیری و توسعه پروژهها را ندارند. این وضعیت، در کنار شرایط اقتصادی کشور، عامل اصلی کندی توسعه است.»
وی افزود: «وقتی وضعیت اقتصادی نامناسب باشد، حتی در صنایع موفق و پرظرفیت مانند صنعت مس، تمرکز و توقعات بالا میتواند به التهاب و تصمیمگیریهای عجولانه منجر شود. ناترازی ادراکی، یعنی عدم درک صحیح از شرایط واقعی کشور، باعث میشود که تصمیمات بر اساس واقعیتها نباشد و اولویتبندیها بهدرستی انجام نشود. تجربهای که ۱۰ سال پیش در چین داشتند، این موضوع را روشن کرد؛ با وجود پیشرفتهای صنعتی، آلایندگی شدید هوا و کمبود توجه به جان مردم، نشاندهنده این است که اولویتها باید منطقی و بر اساس منافع ملی تعیین شود.»
ثقفی ادامه داد: «در کشور ما نیز باید بررسی کنیم که آیا در شرایطی قرار داریم که ناترازی ادراکی بر تصمیمات ما اثر گذاشته است یا خیر. نمیتوان در شرایط بحرانی و محدود کار کرد و همزمان توقع داشت به اهداف بلندمدت و استانداردهای بالای محیط زیستی رسید. ابزارهای لازم برای تحقق این استانداردها باید فراهم شود و فشارهای اجتماعی نیز باید مدیریت شوند. ناپایداری مدیریتی و کمبود بازخوردهای موثر، تصمیمگیریهای ما را مختل میکند و باعث میشود تغییرات لازم بهموقع اعمال نشود.»
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود به نقش دستگاههای نظارتی اشاره کرد و گفت: «دستگاههای نظارتی، ضمن اینکه باید نظارت داشته باشند، نباید با محدود کردن قدرت ریسک و تصمیمگیری مدیران، امکان اتخاذ تصمیمات بهینه را از آنها بگیرند. مدیریت پروژهها و توسعه صنعتی نیازمند فضایی است که در آن مدیران بتوانند با توجه به بازخوردها و اطلاعات واقعی، تصمیمات موثر و بهموقع بگیرند. این مسأله در بسیاری از پروژههای ما مورد توجه بوده و امیدوارم با درک صحیح از این موضوع، توسعه پروژهها با کارآمدی بیشتری پیش برود.»
ثقفی در پایان تاکید کرد: «موضوعات دیگری هم وجود دارد که میتوان به آنها اشاره کرد، اما مهمترین نکته این است که برای تحقق اهداف توسعه صنعتی و زیستمحیطی کشور، باید منابع انسانی توانمند، نهادهای نظارتی همراه و شرایط اقتصادی و مدیریتی پایدار در کنار یکدیگر قرار گیرند تا پروژهها بتوانند بهطور واقعی و موثر اجرا شوند»
تقویت اشتغال و ارزش افزوده در داخل کشور
وحید اسلامیان، رئیس انجمن مس ایران، در خصوص وضعیت صنعت مس و ضرورت توسعه صنایع پاییندستی تصریح کرد: اسلامیان، رئیس انجمن مس ایران، در خصوص وضعیت صنایع پاییندستی و ضرورت توسعه داخلی گفت: «همانطور که میدانیم، در صنایع پاییندستی ما وضعیت مناسبی وجود ندارد. نسبت به رشدی که در حوزه معدن و مواد معدنی داشتهایم، صنایع پاییندستی تقریبا هیچ رشد معناداری نداشتهاند. علت اصلی آن است که به این حوزه اهمیت داده نشده است. ما آماده بودیم و هستیم که تکنولوژیهای پاییندستی را از خارج وارد کنیم تا بتوانیم صنایع داخلی را تقویت کنیم، اما متاسفانه بسیاری از این فناوریها هنوز وارد نشده و در داخل تولید نمیشوند.»
وی افزود: « در صنایع پاییندستی مانند صنایع شیمیایی و فلزات پایه نیز وضعیت مشابهی وجود دارد و بسیاری از فرآیندها به واردات وابسته هستند.»
اسلامیان تاکید کرد: «اگر دولت بتواند همکاری کند و دانشگاهها و مراکز پژوهشی نیز به صورت فعال وارد عمل شوند، امکان استفاده از تکنولوژیهای وارداتی برای توسعه صنایع پاییندستی فراهم خواهد شد. این همکاریها میتواند زمینه رشد مقبول برای صنایع ما ایجاد کند و وضعیت کنونی که تکنولوژیهای حیاتی و نوین هنوز تولید نمیشوند، تغییر دهد. متاسفانه در حال حاضر بسیاری از این فناوریها در داخل کشور وجود ندارند و بدون مشارکت دانشگاهها و بخش خصوصی تحقق توسعه غیرممکن خواهد بود.»
وی ادامه داد: «ما منابع معدنی و فناوریهای بالادستی را در اختیار داریم و اگر بخواهیم همه اینها را به خارج صادر کنیم، هم دانش فنی و هم سرمایه کشور از دست میرود. بازار داخلی نیز وجود دارد و مواد معدنی زیادی صادر میکنیم، اما ارزش افزوده آن در داخل ایجاد نمیشود. بنابراین، بهتر است تمام زنجیره تولید و فرآوری، از مواد اولیه تا محصولات نهایی، در داخل کشور انجام شود تا اشتغال و ارزش افزوده در داخل تقویت شود. فناوری مورد نیاز هم در داخل وجود دارد، چه در حوزه دانش انسانی و چه در حوزه مواد اولیه، تنها مساله فناوری و سرمایهگذاری است.»
اسلامیان بیان کرد: «با این رویکرد، نه تنها ارزش افزوده بیشتری در داخل کشور ایجاد میکنیم، بلکه رقابتپذیری صنایع پاییندستی نیز افزایش مییابد. وقتی همه فرآیندها در داخل انجام شود، هزینه حمل و بیمه کاهش پیدا میکند و مزیتهای اقتصادی قابلتوجهی ایجاد خواهد شد. درست است که در شرایط فعلی مشکلاتی در تمام حوزهها وجود دارد، اما تمرکز بر توسعه دانش فنی و فناوری داخلی میتواند بسیاری از این موانع را رفع کند.»
وی در پایان تاکید کرد: « بهتر است فناوری و دانش فنی وارد کشور شود تا مواد خام یا نیمهخام. وقتی این فرآیند محقق شود، صنایع پاییندستی توانمند خواهند شد و بازار صادراتی با مزیت رقابتی بهتری توسعه خواهد یافت.»
منبع: دنیای اقتصاد
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست