۲. با حذف دخالتهای غیرضروری دولت در نظام قیمتگذاری، مسیر رقابتپذیری را هموار کند و ضرورت وجود نهادهایی مانند سازمان حمایت را مورد بازنگری جدی قرار دهد.
۳. با درک واقعبینانه از اقتصاد سیاسی ایران، مرز میان «نظارت» و «دخالت» را بهدرستی تشخیص دهد و رعایت کند.
۴. به بهانه بومیگرایی، نیروهای ملی، توانمند و مجرب را کنار نگذارد. خیابان سمیه نباید محل رفتوآمد روزانه نمایندگان استانی خاص برای تأثیرگذاری بر انتصابات باشد.
۵. در برابر مطالبات فراقانونی ایستادگی کرده و استقلال مدیریتی وزارتخانه را حفظ کند.
۶. در تراز یک اَبَروزارتخانه عمل کرده و با انتخاب مدیران متخصص و کارآمد، شایستهسالاری را جایگزین رابطهمحوری و تملقگویی کند.
۷. جوانگرایی نباید به معنای حذف تجربهگرایی باشد؛ بلکه باید تعادل میان انرژی جوانی و پختگی مدیریتی حفظ شود.
۸. از جوانان در ردههای کارشناسی و میانی استفاده کند، اما در جایگاههای سیاستگذاری کلان، اولویت با تجربه و تخصص باشد.
۹. وزارت صمت را از یک نهاد صرفاً اجرایی به یک نهاد سیاستگذارِ مؤثر تبدیل کرده و مانند مربی یک تیم حرفهای، به جای اتکای صرف بر چند «ستاره»، یک تیم هماهنگ و توانمند بسازد.
۱۰. تلاش کند دولتمردی در عمل را نشان دهد؛ با رفتار حرفهای، استقلال رأی، تعامل سازنده با سایر نهادها، تشکلها و تمرکز بر توسعه اقتصادی.
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست