این در حالی است که برخی از بحرانها بهویژه حوادث، محصول یک فرهنگ سازمانی است نه خطای فردی.
به عنوان مثال، در مواقعی که معدنی در ایران فرو میریزد یا منفجر میشود و تعدادی از معدنچیان جان خود را از دست میدهند، چرا عمده مدیران ارشد به دنبال مقصرند و مسئولیتی نمیپذیرند؟ آیا پذیرفتن مسئولیت هزینه بیشتری دارد یا معرفی مقصر؟
مدیران بنگاههای اقتصادی معدنی و فلزی کشور که عمدتاً بین ۳۵ تا ۵۵ سال سن دارند، چگونه میتوانند با راهبرد مسئولیتپذیری بنگاه خود را کارآمدتر کنند و از بنگاههایی که به جای مسئولیتپذیری، مقصریابی را انتخاب میکنند کارآمدتر باشند؟ "بیرونیت" در پژوهشی ۱۰ تفاوت عمده بنگاههای مقصرجو و مسئولیتپذیر را استخراج کرده است.
۱. مدیریت بحران
مقصرجو: پس از حادثه دنبال متهم میگردند، بحران طولانیتر میشود.
مسئولیتپذیر: بلافاصله مسئولیت میپذیرند و بر کاهش خسارت تمرکز میکنند.
۲. ایمنی و پیشگیری
مقصرجو: ایمنی را هزینه اضافی میبینند و تنها بعد از حادثه واکنش نشان میدهند.
مسئولیتپذیر: ایمنی را سرمایه میدانند و به اقدامات پیشگیرانه اولویت میدهند.
۳. اعتماد کارکنان
مقصرجو: کارگران و معدنچیان احساس قربانی بودن دارند.
مسئولیتپذیر: کارکنان اعتماد دارند که مدیران حامی آنها هستند.
۴. یادگیری از حوادث
مقصرجو: گزارشها برای سرزنش تهیه میشود، تجربهها از بین میرود.
مسئولیتپذیر: حوادث تحلیل میشود و درسها به کل سازمان منتقل میشود.
۵. نوآوری و تکنولوژی
مقصرجو: ترس از شکست مانع ورود به فناوریهای نو میشود.
مسئولیتپذیر: شکست بخشی از یادگیری است، نوآوری و تکنولوژی نو پذیرفته میشود.
۶. رابطه با نهادهای نظارتی
مقصرجو: رابطه تنشزا و پنهانکاری.
مسئولیتپذیر: همکاری شفاف و جلب حمایت نهادهای نظارتی.
۷. هزینهها و بهرهوری
مقصرجو: هزینههای سنگین ناشی از حوادث و جریمهها.
مسئولیتپذیر: کاهش هزینههای بلندمدت و بهرهوری پایدار.
۸. فرهنگ سازمانی
مقصرجو: فرهنگ ترس و «تقصیر من نبود».
مسئولیتپذیر: فرهنگ شفافیت، پاسخگویی و یادگیری جمعی.
۹. جذب و نگهداشت نیروی انسانی
مقصرجو: متخصصان فرار میکنند چون امنیت روانی ندارند.
مسئولیتپذیر: وفاداری کارکنان افزایش مییابد و نیروهای جدید جذب میشوند.
۱۰. اعتبار در بازار و جامعه
مقصرجو: بدنامی و کاهش اعتماد عمومی.
مسئولیتپذیر: اعتبار مثبت، افزایش ارزش برند و سهام.
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست