به گزارش بیرونیت، زحمتکش هماکنون مدیریت یکی از بزرگترین واحدهای تولید آلومینیوم کشور را بر عهده دارد. از این رو، انتصاب وی به عضویت در هیأتمدیره یکی از بزرگترین مجتمعهای فولادی ایران، از منظر مدیریتی و تخصصی، برای برخی کارشناسان جای بررسی دارد.
صنایع آلومینیوم و فولاد، هرچند هر دو در زنجیرهی صنایع معدنی قرار میگیرند، اما در حوزهی فناوری، بازار، فرآیند تولید و الزامات مدیریتی تفاوتهای قابلتوجهی دارند.
بنابراین حضور یک مدیر اجرایی در دو حوزهی متفاوت، آن هم در سطوح کلان تصمیمگیری، میتواند پرسشهایی درخصوص تمرکز مدیریتی، تعارض وظایف و کارآمدی در ادارهی بنگاهها ایجاد کند.
در کنار این موضوع، کارشناسان بر اهمیت شفافیت در فرآیند انتصابها و لزوم بهرهگیری از مدیران متخصص و تماموقت تأکید دارند. این نگاه، نه در نقد اشخاص، بلکه در راستای تقویت اعتماد عمومی به نظام مدیریتی کشور و ارتقای بهرهوری در صنایع کلیدی مطرح میشود.
به باور صاحبنظران، کشور از ظرفیت بالای نیروی انسانی متخصص در حوزههای معدن، متالورژی و صنایع پاییندستی برخوردار است و استفاده هدفمند از این توانمندیها میتواند به رشد متوازن و پایدار صنایع بزرگ منجر شود.
به گزارش بیرونیت، انتصابات مدیریتی در شرکتهای مادر و بنگاههای بزرگ صنعتی، تنها جابهجایی افراد نیست؛ بلکه نمادی از رویکرد مدیریتی و سیاستگذاری کلان کشور به شمار میآید.
تداوم روند شفاف، مبتنی بر تخصص و متعهد به اصول حاکمیت شرکتی، میتواند به افزایش بهرهوری، پاسخگویی و اعتماد عمومی منجر شود. در مقابل، ابهام در فرآیند انتخابها ممکن است باعث کاهش انگیزه نیروهای متخصص و شکلگیری پرسش در میان فعالان صنعتی شود.
در نهایت، آنچه اهمیت دارد، حفظ شایستهسالاری و رعایت اصل تفکیک مسئولیتها در ساختار مدیریتی بنگاههای بزرگ است؛ موضوعی که میتواند آیندهای مطمئنتر برای بخش معدن و صنایع معدنی کشور رقم بزند.
مطالب مرتبط
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست