
به گزارش بیرونیت، بلومبرگ در گزارشی اعلام کرده، آلومینیوم، فلزی که شاید از درخشش ژئوپلیتیکی عناصر نادر و جذابیت طلا بیبهره باشد، اما در عمل به ستون فقرات زندگی مدرن تبدیل شده است؛ از هواپیما و خودروهای برقی گرفته تا آیفون، پنجرهها و قوطیهای نوشیدنی، همهجا ردپای آن دیده میشود.
در حالیکه رهبران سیاسی تمرکز خود را بر فلزاتی چون مس، ژرمانیوم و عناصر نادر خاکی معطوف کردهاند، آلومینیوم تا حد زیادی از مرکز توجه خارج مانده است. اما واقعیت بازار خلاف این را نشان میدهد؛ آلومینیوم با ارزش سالانهای نزدیک به ۳۰۰ میلیارد دلار، بزرگترین فلز غیرآهنی جهان است و تنها فولاد در مقیاس مصرف از آن پیشی میگیرد.
آنگونه که بلومبرگ گزارش داده، خلاف طلا یا عناصر کمیاب، مواد اولیه آلومینیوم در پوسته زمین فراوان است. سنگ بوکسیت تقریباً در همهجا یافت میشود، اما استخراج و پالایش آن به فلز خالص فرآیندی پیچیده و انرژیبر است؛ تا آنجا که در قرن نوزدهم، آلومینیوم فلزی گرانتر از نقره بهشمار میرفت.
ناپلئون برای مهمانان ویژه خود قاشق و چنگال آلومینیومی در نظر میگرفت و در سال ۱۸۸۴، نوک بنای یادبود واشنگتن با هرمی از آلومینیوم پوشیده شد؛ نمادی از فلزی که آن زمان «گرانبهاتر از نقره» بود. اندکی بعد، با ابداع روشهای جدید پالایش، آلومینیوم از فلزی لوکس به مادهای روزمره تبدیل شد.
اما راز بزرگ آلومینیوم در مصرف عظیم انرژی نهفته است. برای تولید هر تُن از این فلز، کارخانههای ذوب نیاز به همان مقدار برقی دارند که پنج خانه آلمانی در یک سال مصرف میکنند. به همین دلیل، آلومینیوم در میان تولیدکنندگان با نام غیررسمی «برق جامد» شناخته میشود.
این وابستگی شدید به انرژی، تولید را در برابر نوسانات قیمت برق و سیاستهای زیستمحیطی آسیبپذیر کرده است. در اروپا، بسیاری از کارخانههای ذوب بهدلیل هزینههای بالا تعطیل شدهاند، در حالیکه چین با اتکا به برقآبی و زغالسنگ، بخش عمده ظرفیت جهانی تولید را در اختیار دارد.
چین امروز بزرگترین تولیدکننده آلومینیوم جهان است و حدود نیمی از عرضه جهانی را کنترل میکند. این کشور با وجود سقف قانونی ۴۵ میلیون تُن در سال، در حال گسترش تولید از طریق سرمایهگذاری در کشورهای دیگر است.
اگر روند کنونی ادامه یابد، جهان صنعتی بیش از پیش به واردات آلومینیوم چینی وابسته خواهد شد.
از این منظر، جهان در مسیر نوعی تناقض خطرناک حرکت میکند؛ از یکسو تقاضا برای خودروهای برقی، تجهیزات الکترونیکی و زیرساختهای سبز رو به افزایش است، و از سوی دیگر ظرفیت تولید، بهویژه در خارج از چین، محدود و رو به کاهش است.
در صورت ادامه این روند، بازار ممکن است با جهش شدید قیمتها روبهرو شود؛ بحرانی که کارشناسان از هماکنون نسبت به آن هشدار میدهند.
آلومینیوم نه درخشش طلا را دارد و نه جذابیت ژئوپلیتیکی عناصر کمیاب، اما در قلب اقتصاد جهانی میتپد. بدون آن، هیچ «جهان برقیشدهای» ممکن نیست. در عین حال، همین فلز خاکستری میتواند به یکی از نقاط آسیبپذیر آینده صنعتی جهان بدل شود.
مطالب مرتبط

نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست

