چهارشنبه 21 آبان 1404 شمسی /11/12/2025 9:34:35 AM
  • گروه مطلب:| خبر| معدن| فارسی|
  • کد مطلب:86167
  • زمان انتشار:چهارشنبه 21 آبان 1404-3:22
  • کاربر:.
علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیس‌جمهور می‌گوید باید به فکر ایجاد پایتخت دریایی در ایران باشیم

بیرونیت: علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیس‌جمهور در دومین همایش اقتصاد دریا‌محور گفت: ذهنیت و جهت‌گیری درباره توسعه باید توسعه یابد. درست است که ظرفیت‌های داخلی نقش مهمی در سازندگی دارند، اما نباید تصور از توسعه را محدود به مرزهای جغرافیایی کشور دانست. من بر این باورم که پایان مرزهای ایران، کناره‌های خزر و خلیج فارس نیست؛ بلکه آغاز مرزهای توسعه‌ای کشور از همین‌جا شروع می‌شود. به‌ گزارش بیرونیت، او افزود: در این میان، مفهوم «وطن آبی» اهمیتی بنیادین دارد. در سرزمینی با ۵۸۰۰ کیلومتر نوار ساحلی، نمی‌توان به توسعه بدون دریا اندیشید. ایران می‌تواند پل ارتباطی میان آسیای مرکزی، خاورمیانه، قفقاز جنوبی، خلیج فارس و اقیانوس هند باشد؛ پلی که مسیرهای تجاری، اقتصادی و ژئوپلیتیکی آینده منطقه را به هم پیوند می‌دهد. متن کامل سخنان دستیار اجتماعی رئیس‌جمهور را در ادامه بخوانید.
وطن آبی

وطنِ آبی

علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیس‌جمهور
ضمن سپاسی از برگزاری این همایش که هر سال فارغ از فضاهای مباحث غیرکارشناسی در داخل کشور و نزاع‌های بی‌فایده، توسعه ایران، برون‌رفت‌ها و امکانات توسعه با گرایش فرصت‌های بیرونی را دنبال می‌کند.
می‌خواهم دیدگاه خود در حوزه اقتصاد دریامحور را با شما به اشتراک بگذارم:
نخست اینکه ذهنیت و جهت‌گیری در خصوص توسعه باید توسعه پیدا کند.
با توسعه‌نیافتگی رویکردهای سیاست‌گذار به توسعه روبه‌رو هستیم. درست است که ظرفیت‌های داخلی توسعه‌ساز هستند اما نباید تصور از توسعه محدود به مرزهای جغرافیایی و درون کشور باشد. 
من می‌اندیشم که پایان مرزهای کشور، کناره‌های خزر و خلیج فارس نیست بلکه آغاز مرزهای توسعه‌ای کشور از اینجا شروع می‌شود.
هرچند هنوز در خصوص ذهنیت از توسعه و میزان تقید به الزامات و واهمه از نتایج در لابه‌لای افکار به‌طور نانوشته وجود دارد اما توسعه مسیر لاجرم برای پایداری و ماندگاری سرزمینی و حتی برای بقا است.
اتفاقاً توسعه از مرزها فقط به معنای رشد یا با نگاه بر رشد نیست بلکه امنیت ملی، امنیت سیاسی، اقتصاد سیاسی، تأثیرگذاری در روندهای جهانی و قدرت ملی همگی تابعی از این نگاه به توسعه است.
اساساً مفهوم «وطن آبی» در اینجا حائز اهمیت است. به‌خصوص در ایران با ۵۸۰۰ کیلومتر ساحل نمی‌توان به این موضوع فکر نکرد.
می‌توان پل ارتباطی آسیای مرکزی، خاورمیانه و قفقاز جنوبی یا خلیج فارس و اقیانوس هند شد. حتی می‌توان گفت امروز با توسعه زیرساخت‌های بندری و مواصلاتی در سواحل آفریقا و آمادگی توسعه این زیرساخت‌ها در ایران، همسایگی آفریقا و ایران بار دیگر به ما یادآوری می‌شود.
بنابراین با ایده «وطن آبی»، رویکرد توسعه از مرزهای آبی می‌تواند رویکردی قابل تأمل باشد.
باید به یاد بیاوریم که در طول تاریخ مزیت بزرگ ایران و ظرفیت‌ساز توسعه آن، مسیر تجارت و کانال انتقال کالا بوده است.
از قضا گسترش عناصر فرهنگی و تمدنی ایران و تأثیر آن بر سایر مناطق نه از طریق تسلط فیزیکی بلکه از همین راه تجارت و مبادله صورت گرفته است.
نفت و گاز نباید این مزیت را از ایران می‌گرفت بلکه باید آن را تشدید می‌کرد.
منابع زیرزمینی صادراتی ما سبب شد تا مزیت‌های کریدوری شمال و جنوب را در چند سال گذشته آرام‌آرام از دست داده و می‌دهیم.
منابع زیرزمینی صادراتی باعث نوعی پولداری بی‌تلاش و نوعی غفلت از مزیت اساسی ایران شد و حتی در روابط دولت – ملت و دولت‌سازی هم اختلال ایجاد کرد.
بنابراین با ایده «وطن آبی»، رویکرد توسعه از مرزهای آبی می‌تواند قابل تأمل باشد.
ایده دوم ایجاد یک پایتخت دریایی است. این ایده را از مباحث صورت‌گرفته در دستگاه‌های نظامی برداشته‌ام.
گسترش حاشیه‌ای تهران غیرقابل کنترل است. تهران مرکز بزرگ کارگری و مرکز بزرگ اداری و دانشگاهی کشور است.
تهران هر روز بی‌قاعده و بی‌زیر‌ساخت و فربه‌تر می‌شود. فارغ از اینکه موضوع پایتخت بودن تهران یک چالش مستمر بوده است و ایده انتقال پایتخت هم سابقه دیرین دارد.
شاید در حال حاضر ایده سبک‌سازی تهران قابل اعتناتر و اجرایی‌تر باشد.
در این ایده، مرکزیت دادن به بخش‌های صنعتی، کشاورزی، صیادی، شیلات و آبزی‌پروری گسترده‌تر شده و گردشگری دریایی و ساحلی که می‌توان نوعی گردشگری ساحل‌محور از سایر تبعات گردشگری مصون نگه داشت،
به‌عنوان مثال، ورزش‌های دریایی (حتی با تمرکز بر ورزش بانوان)، کشتیرانی، انرژی‌های دریایی (نفت، گاز، موج و جزر و مد تا پتروشیمی‌ها)، بخش‌هایی از فعالیت‌های علمی (نظیر ایجاد دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی مرتبط، اقتصاد و دریا و انتقال رشته‌های مربوطه دانشگاهی به این بخش و نیز زیست‌محیطی دریایی) و انتقال نظام‌های تصمیم‌گیر، دفاتر مرکزی و سازمان‌های ذی‌ربط در این حوزه و... به کناره‌های ساحلی جنوب نه‌تنها از بار پایتخت می‌کاهد بلکه زمینه‌ساز توسعه اقتصادی مبتنی بر دریا به‌عنوان مسیر آینده توسعه ایران خواهد بود.
در حال حاضر حدود دو هزار کیلومتر از زمین‌های ساحلی جنوبی کشور بلااستفاده است که می‌تواند ظرفیت بزرگی برای رونق اقتصادی، اشتغال‌زایی و در نتیجه توسعه باشد. جلسات هیأت دولت با موضوع دریا به‌طور فصلی می‌تواند در این مناطق برگزار شود.
البته استقرار سازمان‌های مرتبط شرط لازم برای این ایده است. در صورت انتقال بخشی از سازمان‌ها و رونق‌گیری این مناطق، قطعاً مسأله آب و فشار آن نیز از سایر نقاط کشور کاسته می‌شود.
ایده سوم: الزام مشارکت اجتماعی است. من به دلایل زیادی معتقدم که امروز توسعه اجتماعی مقدم بر سایر ابعاد توسعه است و اساساً مسائل و بحران‌های درهم‌تنیده ایران از ناترازی‌ها تا مسائل کلان اقتصادی و حتی سیاسی بدون راه‌حل اجتماعی حل نمی‌شوند.
امروز مسأله آب اجتماعی است تا فنی – مهندسی. اداره انرژی همچنین. محیط‌زیست از اساس اجتماعی است. حتی ترافیک شهرها و موارد بسیاری دیگر.
راه‌حل اجتماعی به این معنا که ابتدا ذهنیت توسعه ایران از طریق دریا در میان سیاست‌گذاران، نخبگان سیاسی و جامعه و نیز در کنار آن با تغییرات ذهنی نسبت به توسعه فکر کند.
ایجاد گرایش و تمایل برای آمادگی اجتماعی ساکنان مناطق مختلف و به‌ویژه تهران، یک نوع عدالت فضایی در توزیع توسعه بین مناطق مرکزی و ساحلی ایجاد می‌کند.
می‌توان گونه‌هایی از سود اقتصادی و مشارکت اقتصادی خرد از گردشگری تا صنایع پایین‌دستی را طراحی و جذاب کرد.
شرط موفقیت در هر برنامه‌ای، سیاست‌گذاری و نهادسازی و اطلاعات ساختاری و فرهنگ‌سازی مناسب است.
نگاهی به برنامه هفتم توسعه نشان می‌دهد که الزامات نهادی، مدیریتی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در آن دیده نشده است؛ به‌خصوص الزامات سیاست‌گذاری در حوزه بین‌الملل.
نظر به موفقیت استراتژی، رمز عدم موفقیت چشم‌اندازهای نوشته‌شده، سیاست‌ها و ایده‌هایی است که به کرات بیان شده‌اند.
سند ملی توسعه دریامحور با نگاهی واقع‌بینانه و تقویت سازمان‌دهی نهادی، سرمایه‌گذاری در آموزش و پرورش نیروی دریایی، ایجاد زنجیره ارزش در صنایع دریایی و حمل‌ونقل و کندن از بروکراسی‌های پیچیده مرکزی و دادن امکان تصمیم‌گیری در پایتخت دریایی توصیه می‌شود.
نگاه کنیم، سنگاپور با الگوی کلاسیک دریامحور، لجستیک رشد کرد. من بازدیدی دو روزه داشتم؛ آنها با سرمایه‌گذاری بزرگ روی لجستیک و مدیریت دیجیتال بنادر و آموزش نیروی انسانی متخصص، کانون توسعه‌شان را شکل دادند.
نروژ با طرح توسعه پایدار مبتنی بر دریا، مهم‌ترین اقدامش مدیریت یکپارچه منابع دریایی بوده است؛ چیزی شبیه پایتخت دریایی و باز هم نهاد مطالعاتی مثل انستیتو اقیانوس‌شناسی نروژ. دریا به‌عنوان ستون ملی راهبردی در چین است.
کره جنوبی با تأکید بر کشتی‌سازی پیشرفته و باز هم توسعه آموزش تخصصی، استرالیا با سیاست تنوع‌بخشی به سیاست آبی و ترکیبی از صنایع شیلات، گردشگری و انرژی دریایی.
امارات اساساً سیاست توسعه خود را بر اقتصاد بندر و آبی متصل کرده و دریا به ستون فقرات امارات تبدیل شده است.
سه کشور نام‌برده در زمانی کوتاه توانستند پایه‌های توسعه دریایی خود را با سیاست‌های هدفمند، سرمایه‌گذاری‌های کلان و اصلاح قوانین دریایی به نتیجه برسانند.
ایران از مسیر شناخت دریا و ساحل و سرزمین‌های پیرامونی به توسعه بازمی‌گردد. شناختی که متضمن بازشناسی تاریخی و تمدنی از نقش دریا در ایران باستان و ایران معاصر است.
زمانی رسیده است که به‌جای توسعه باید در مسیر خشکی، به مسیر توسعه از دریا اندیشید.
امیدوارم دستاوردهای این همایش کمک‌های زیادی به سیاستگذاری‌های واقع‌‌گرایانه شود.
 گفت‌وگوی اجتماعی پیرامون اقتصاد دریا سهم بزرگی در اجتماعی شدن اقتصاد مبتنی به دریا دارد.
سپاسگزارم از حضار محترم و کسانی که برای این نشست اهتمام داشته‌اند.


نمایش ساده


مطالب مرتبط



نظر تایید شده:0

نظر تایید نشده:0

نظر در صف:0

نظرات کاربران

آخرین عناوین