
به گزارش بیرونیت، دکتر عباس پرورش نیز نمونهای از همین نسل پرتلاش، دنیادیده و اثرگذار در حوزه معدن و زمینشناسی بود؛ نسلی که بسیاری از پایههای علمی و صنعتی کشور را بنا نهاد. او که چهل روز پیش در ۸۵سالگی درگذشت، از جمله چهرههایی بود که با رفتنشان، پایان تدریجی یک نسل پرافتخار را ملموستر میکند.
این نسل گرانمایه، خودساخته و ایراندوست را باید پاس داشت؛ باید پای حرفهایشان نشست و روایت آنان از تاریخ معاصر این سرزمین را شنید.
مرگ چهرههایی مانند دکتر عباس پرورش تنها پایان یک زندگی نیست؛ نشانهای است از بستهشدن آرامآرام پرونده نسلی که زیرساختهای علمی، صنعتی و مدیریتی کشور را با کمترین امکانات و بیشترین اراده ساخت. امروز، بخش معدن و زمینشناسی ایران، همچون بسیاری از عرصههای دیگر، بر شانههای همین نسل ایستاده است؛ نسلی که نه تنها دانش و تجربه، بلکه نوعی مسئولیتپذیری تاریخی را با خود حمل میکرد.
اما پرسش اصلی اینجاست: این سرمایه انسانی چگونه ادامه پیدا میکند؟ جایی که مرز میان گذشته و آینده قرار دارد، اهمیت انتقال تجربه از پیشکسوتان به نسل تازه بیش از همیشه دیده میشود. هر یک از این بزرگان، بخشی از تاریخ معاصر کشور را در حافظه خود داشتند؛ تاریخی که اگر روایت نشود، نه فقط فراموش، که تحریف خواهد شد.
تلفیق انرژی، دانش روز و نگاه جهانی نسل جدید با تجربهزیسته و واقعبینی نسل پیشین، تنها راهی است که میتواند شکاف میان این دو دوران را پر کند. از دست رفتن این چهرهها هشداری است که اگر قدر این تجربهها دانسته نشود، کشور بار دیگر ناگزیر خواهد شد چرخی را که پیش از این ساخته شده، از نو بسازد.
نسلی که دارد تمام میشود، تنها یک نسل انسانی نیست؛ یک فرهنگ کار، یک اخلاق حرفهای و یک شیوه زیستن برای ایران است. پاسداشت آنان، نه مراسم بزرگداشت که برنامهریزی برای استمرار آن فرهنگ و اخلاق است. آینده معدن و زمینشناسی ایران، در گروی آن است که این میراث گرانبها به نسلهای بعد منتقل شود؛ پیش از آنکه راویانش برای همیشه خاموش شوند.
گزارش یک زندگی
اینجا تهران است؛ زیر پل حافظ، درِ شرقی دانشگاه صنعتی امیرکبیر، ساختمان آجری دانشکده مهندسی معدن. سه شنبه، 11 آذر 1404، همه آمده بودند؛ از مقامهای ارشد دولتی و بخش خصوصی گرفته تا استادان و دانشجویان رشتههای معدن و زمینشناسی. همه برای یادبود یک نام: عباس پرورش، استاد مهندسی معدن؛ از اندک بازماندگان نسلی که از هیچ، معدن را ساختند و به نهادینهشدن این علم در کشور کمک کردند.
همسرش که پشت تریبون قرار گرفت، گزارشی از یک زندگی علمی داد و بغضش ترکید. سالن در سکوت فرو رفت و بسیاری از حاضران نیز همزمان بغضشان را فرو میخوردند. او از عباس پرورش و خدماتی که به علم مهندسی معدن کرده بود سخن گفت؛ نه یکبار، که چند بار تا مرز گریه پیش رفت.
آنها که آمدند
آیین بزرگداشت و چهلم دکتر عباس پرورش در سالن آمفیتئاتر ساختمان آجری دانشکده معدن دانشگاه صنعتی امیرکبیر برگزار شد؛ جایی که بسیاری از نامدارترین چهرههای علمی و اجرایی حوزه معدن حضور داشتند.
به گزارش بیرونیت، استادان برجستهای همچون حسن مدنی، مرتضی اصانلو و سیدکاظم اورعی در این مراسم حضور داشتند. مدیران ارشد صنعت معدن نیز در کنار آنان نشسته بودند؛ از جمله محمدمسعود سمیعینژاد، رئیس ایمیدرو، و اردشیر سعدمحمدی، رئیس شرکت سرمایهگذاری معادن و فلزات.
چهرههای شاخص بخش خصوصی همچون محمدرضا بهرامن، رئیس خانه معدن ایران نیز در جمع حاضران دیده میشدند.
در میان مدیران باسابقه، حضور مهندس مطیعیان، معاون معدنی وزارت معادن و فلزات، و مهندس سیدمهدی حسینی، معاون طرح و برنامه همان وزارتخانه در دولت مهندس موسوی و مدیرعامل سابق شرکت ملی صنایع پتروشیمی در دولت اصلاحات، از نکات برجسته مراسم بود. همچنین مهندس علی الماسی، رئیس پیشین سازمان زمینشناسی، برای ادای احترام به این استاد فقید در مراسم شرکت کرده بود.
میراثِ استاد
عباس پرورش، دانشآموخته مهندسی معدن از اتریش، از چهرههای اثرگذار و کمنظیر بخش معدن کشور بود. او مسئول اکتشاف کانسار بزرگ گلگهر بود و در دهه ۱۳۶۰ بهعنوان معاون نظارت و بهرهبرداری وزارت معادن و فلزات نقش مهمی در مدیریت و توسعه بخش معدن ایفا کرد.
نقشآفرینی او در بهدست آمدن میزبانی کنگره جهانی معدن در سال 2005 نیز یکی از نقاط درخشان کارنامهاش به شمار میآید.
دکتر پرورش که ماه گذشته به دلیل عارضه قلبی بستری شده بود، در ۸۵سالگی درگذشت؛ اما یاد او و نسلی که به آن تعلق داشت، در نگاه و گفتار حاضران کاملاً زنده بود. نسلی که بهدرستی میتوان گفت «دارد تمام میشود»، اما اثرش در تار و پود صنعت معدن ایران باقی مانده است.
مطالب مرتبط


