✍️ محمدحسن عرفانیان، مجری طرح فولاد مبارکه
در سالهای شکلگیری فولاد مبارکه، وزیر تجارت ایتالیا چندین بار به ایران سفر کرد و از این مجموعه بازدید داشت. در یکی از این سفرها، او همراه با رومانو پرودی، رئیس گروه IRI، شرکت دولتی مادر صنایع فولاد ایتالیا و نهادی مشابه ایمیدرو، به ایران آمد.
از فرودگاه، پرودی همتای حسین محلوجی شد و وزیر یا معاون وزیر تجارت ایتالیا (دقیق به یاد ندارم) نیز همتای من، بهعنوان مجری طرح فولاد مبارکه. این همترازی برایم تعجببرانگیز بود و مرا واداشت تا ساختار صنعتیشدن ایتالیا پس از جنگ جهانی دوم را با دقت مطالعه کنم.
در این بررسیها به نکتهای اساسی رسیدم:
آمریکا در چارچوب طرح مارشال، برخلاف تصور رایج، در ایتالیا وزارت صنعت ایجاد نکرد. بلکه سه شرکت بزرگ دولتی IRI، ENI و EFIM را شکل داد، دانش صنعتیشدن را به آنها منتقل کرد و سپس وزارت تجارت را مأمور تنظیم مقررات صنعتی بر اساس تجربه و پیشنهاد این شرکتها و ارائه آن به مجلس کرد. به همین دلیل، معاون وزیر تجارت همزمان نماینده مجلس نیز بود.
در همان زمان، ما در ایران سه وزیر صنعت داشتیم که با وجود اختیارات قانونی و ماده واحده، مرتباً با درخواستهای دستوری از مجری طرح مواجه میشدند. به آنها تذکر میدادم: اگر شما خود دارای فرایند صنعتیشدن هستید، چرا ۴ میلیارد دلار بودجه و ماده واحده در اختیار من قرار دادید تا دانش صنعتیشدن را برایتان بیاورم؟
مسئله اصلی ما این است که صنعتی نشدهایم؛
نه دولت آگاه به صنعتیشدن داریم،
نه مجلس آگاه،
و نه اتاق بازرگانیای که شناخت دقیقی از فرایند توسعه صنعتی داشته باشد.
صنعت، یک پروژه مقطعی نیست؛
فرایندی است هدفمند، جهتدار و ایمن
که تنها بر بستری شکل میگیرد که خود نیز هدفمند، جهتدار و ایمن باشد.
اگر خروجی دولت، مجلس و قوه قضاییه در بیش از چهار دهه گذشته چنین بوده است، به این معناست که ساختار حکمرانی ما صنعتی نیست. اگر با وجود تغییرات متعدد در وزارتخانههای صنعتی، مسئله صنعت حل نشده، تجربه بهروشنی نشان میدهد که ما صنعتی نشدهایم.
در چنین شرایطی، وزارت صنعت باید منحل شود تا مدعی صنعتیسازی نباشد. در مقابل، صنایع باید در قالب اتاق بازرگانی سازماندهی شوند و از وزیر بازرگانی بخواهند طرحهای صنعتی آنها را به مجلس ارائه و تصویب کند. در این الگو، اتاق بازرگانی با همکاری وزیر تجارت، پاسخگوی صنعت و توسعه صنعتی کشور خواهد بود.