به گزارش بیرونیت به نقل از روزنامه جهان صنعت، بسیاری بر این باور هستند که در شرایط تحریم با طراحی و ساخت قطعات، میتوان خودباوری صنعتی و معدنی در کشور را تقویت کرد و با عبور از تحریمها، قدم مهمی در پیشرفت صنعتی کشور برداشت. هرچند این مهم همت دانشگاهها و دانشبنیانها را میطلبد و در مواردی مثبت است اما مساله این است که امروز دنیا از این موضوع عبور کرده است. کمااینکه بسیاری از کارخانههای کشورهای پیشرفته در کشورهایی همچون هند و تایلند فعال هستند؛ چراکه برایشان توجیه اقتصادی ندارد که از صفر تا ۱۰۰ یک حوزه را در داخل همان کشور تولید کنند.
مساله این است که متاسفانه امروز فعالان بخش معدن به طور مثال برای تهیه یک قطعه باید به چندین واسطه مراجعه کرده در حالی که رقبای آنها همان قطعه را در سریعترین حالت ممکن و با هزینههای ناچیز به دست میآورند. در حالی که هیچ کشوری در دنیا با کمرنگ کردن ارتباطات بینالمللی و تاکید گسترده بر بومیسازی منفعتی کسب نکرده است. بنابراین به جای تاکید بر بومیسازی کامل باید بتوانیم سیاستها را تغییر داده و در جهت توسعه اقتصادی گام برداریم. در واقع در حوزههایی که پتانسیل وجود دارد پیش رفته و در برخی موارد دیگر دست به واردات بزنیم و با شرکتهای معتبر جهانی وارد معامله شویم.
در این خصوص یک استاد دانشگاه با بیان اینکه مرزهای دانش بسیار گسترده شدهاند به «جهانصنعت» گفت: امروز هر کسی که ادعای بومیسازی کامل را مطرح کند در واقع دروغی بیش نگفته است. دلیل این مساله هم این است که آنقدر فناوری پیشرفت کرده و تعداد قطعات درگیر در ساخت هر دستگاه زیاد شدهاند که عملا بومیسازی کامل در هیچ کجای دنیا امکان ندارد.
پیمان افضل با اشاره به اقداماتی که در این خصوص در کشور صورت گرفته، خاطرنشان کرد: درست است که در ساخت دستگاه حفاری مغزهگیری در بخش معدن توانستهایم به خودکفایی برسیم؛ اما همچنان برخی از تجهیزات این عرصه را از خارج از کشور وارد میکنیم.
انتقال فناوری همیشه سودآور نیست
این استاد دانشگاه با بیان اینکه انتقال فناوری برای برخی از کشورها اقتصادی نیست، ادامه داد: همانطور که در خبرهای جهانی آمده، دستگاههای بسیاری در این عرصه تولید شده و شرکتهای زیادی درگیر این مهم شدهاند؛ اما نمیتوانیم مطرح کنیم که یک کشور از صفر تا ۱۰۰ کارها را خودش انجام میدهد.
افضل گفت: امروز بسیاری از برندهای معروف دنیا در هند تولید میشوند. در واقع یک جنگ اقتصادی بین غرب و چین راه افتاده برای اینکه کارخانههایشان را به هند و تایلند منتقل کنند؛ چراکه آنها صرفه اقتصادی را میبینند و برایشان مهم نیست که صفر تا ۱۰۰ کار را خود برعهده گیرند.
لزوم تغییر سیاستها
این استاد دانشگاه به عنوان راهکار برای کشورمان گفت: باید با شرکتهای برند در سطح جهانی ارتباط گرفت تا شرکتهای ما که بعدا همکار آنها میشوند از طریق رابطه رشد کرده و به تدریج در بازار جهانی شناخته شوند. این مهم البته مستلزم ارتباط با کشورهای پیشرفته است و تجدیدنظر اساسی در سیاستهای داخلی ایران را میطلبد.
او تصریح کرد: به طور حتم ساختار سیاسی کشور باید در جهت توسعه منافع اقتصادی تغییر کند. به طور مثال برجام یکی از اتفاقات مثبت برای ایران بود که به دنبال آن شرکتها و سرمایهگذاران خارجی میخواستند وارد ایران شوند؛ اما برخی از مسوولان نگذاشتند چنین اتفاقی بیفتد و برای آنها مانعتراشی کردند. در این روند ما از فناوری غولهای بزرگ تولیدی دنیا نتوانستیم استفاده کنیم و از شرایط بهینهای که برایمان پیش آمده بود، بیبهره شدیم.
افضل با اشاره به شرایط فعلی کشور ادامه داد: متاسفانه امروز یک قطعه را از ۱۰۰ واسطه دریافت میکنیم در حالی که رقبای ما همان قطعه را در سریعترین حالت ممکن و با هزینههای ناچیز میخرند.
هپکو به دنبال بلاروس
این استاد دانشگاه با اشاره به یکی از تولیدکنندههای داخلی در حوزه ماشینآلات معدنی گفت: شرکت هپکو با مونتاژ محصولات کاترپیلار قبل از انقلاب شکل گرفت. این محصول بهترین ماشینآلات راهسازی را تولید میکرد اما بعد از انقلاب این ارتباط قطع شد. مساله این است که هپکو از بومیسازی داخلی ناتوان بوده و در حال حاضر قرار شده که این نیاز را از بلاروس تامین و با آنها همکاری کنند.
افضل درباره این پرسش که با تاکیدات مسوولان بر بومیسازی چقدر بخشهای مختلف اقتصادی ضرر کردهاند، تصریح کرد: به شدت! آمارها از تورم وحشتناک، شرایط بد اقتصادی و قیمت تمامشده خود نشاندهنده این مساله است که شعار بومیسازی تنها در حد حرف است و نمیتواند عملیاتی شود. متاسفانه با تاکید مسوولان شاهد هستیم که ما هر روز به عقب رفته و نمیتوانیم آینده مناسبی را برای خود رقم بزنیم.
عقب ماندن ایران از غافله توسعه
این استاد دانشگاه با بیان اینکه ما در میانه انقلاب صنعتی سوم هستیم؛ در حالی که دنیا وارد انقلاب پنجم شده، ادامه داد: انقلاب صنعتی اول در حوزه مکانیک، دوم در حوزه برق و الکترونیک، سوم در حوزه کامپیوتر، چهارم در حوزه مجازیسازی و هوش مصنوعی و پنجم نیز شامل ایجاد ارتباط موثر بین دنیای فیزیکی مجازی، زیستی و هوش مصنوعی است. این در حالی است که ما در انقلاب صنعتی سوم قرار داریم. افضل همچنین با مقایسه وضعیت شرکتهای داخلی با خارجی گفت: با اینکه بخش زیادی از شرکتها در داخل فعال شدهاند اما قوانین داخلی و شرایط بینالمللی اجازه رقابت در سطح جهانی را به آنها نمیدهد. این در حالی است که به طور مثال شرکتهای ترکیهای با قوانین بینالمللی پیش رفته و بر اساس منافع ملی همراه شدهاند. در واقع قوانین داخلی آنها تبصرهها و بخشنامههای متعدد ندارد.
ضمن اینکه مسوولان مربوطه در این کشورها مدارک تحصیلی مرتبط داشته، نه اینکه در رشته کشاورزی تحصیلکرده و بعد مسوول بخش معدن شوند!
اهمیت اعتماد به تولیدکنندگان دانشبنیان
همچنین چندی پیش رییس هیاتمدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد در این رابطه اظهار کرد: زمانی که ما صحبت از بومیسازی میکنیم، تصور برخی آن است که اگر هر آنچه در خارج از کشور وجود دارد را در داخل تولید کنیم بومیسازی انجام شده اما این روند را میتوان تولید داخلی دانست و با بومیسازی متفاوت است.
بهرام سبحانی ادامه داد: اگر بتوانیم برای کالایی که به طور روزمره در زنجیره تولید مورد استفاده قرار دارد و دانش عظیمی پشت آن است، بخشی را خودمان تولید کنیم آن موقع میتوانیم بگوییم بومیسازی صورت گرفته است.
رییس هیاتمدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد در عین حال به مواردی مانند اهمیت توجه و اعتماد به تولیدکنندگان دانشبنیان اشاره کرد و از مدیران شرکتهای فولادی خواست قدرت ریسکپذیری خود را در قبال شرکتهای دانشبنیان و آنهایی که دست به تولید بار اول میزنند بالا ببرند؛ چراکه اگر چنین شرکتهایی نباشند ممکن است تامینکنندگان خارجی هر زمانی تصمیم بگیرند محصولات خود را در اختیار ما قرار ندهند یا شرایط سختی برای همکاری در نظر بگیرند.
تاکید مسوولان بر بومیسازی
در هفته دولت برنامه بومیسازی ۵۲۵ میلیون دلار در بخش معدن و صنایع معدنی با راهبری ایمیدرو اعلام شد. تاکید شد که ایمیدرو با همراهی شرکتهای زیرمجموعه و تابعه و در راستای تحقق اهداف ساخت داخل، بومیسازی افزون بر ۵۲۵ میلیون دلار در بخش قطعات و تجهیزات تولید حوزه معدن و صنایع معدنی را طی امسال هدفگذاری کرده است.
همچنین اعلام شد که میزان بومیسازی قطعات و تجهیزات در سالهای گذشته ۵۷۰ میلیون دلار بوده است. طبق گزارش دفتر بومیسازی و ساخت داخل ایمیدرو در راستای هدفگذاری صرفهجویی ارزی از محل بومیسازی و استفاده از ظرفیتها و توانمندیهای داخل کشور، برنامهها و اقدامات شرکتها به طور منظم پایش میشود. همچنین تاکید شده که بومیسازی قطعات و تجهیزات مورد نیاز صنایع طی سالهای گذشته، موجب شد تا خطوط تولید در شرایط تحریم به دلیل تامین به موقع قطعات، دچار وقفه نشوند.
مسوولان ایمیدرو از جمله به شاخصهای بومیسازی صرفهجویی ارزی، میزان کاهش هزینهها، تعداد ایجاد اشتغال، میزان افزایش سرعت فرآیند تامین نیازها، درصد نقشههای ساخت بومیسازی شده، درصد مواد اولیه، قطعات و تجهیزات استراتژیک بومیسازی شده و درصد کاهش وابستگی تولید محصول نهایی اشاره دارند. مسوولان باور دارند که تعریف از بومیسازی در واقع تحقق پتانسیل رشد صنعتی نهفته در داخل کشور و یافتن جایگاه شایسته در سلسله مراتب مزیت نسبی در دنیا است. در این بین واردات بیرویه مانند این است که دانش، توان و منابعی که خودمان در اختیار داریم را از دیگران اخذ کنیم. به این ترتیب بومیسازی در معنای کلی یک استراتژی و در معنای جزئی یک ابزار برای توسعه محسوب میشود.
در کشور چین استراتژی به طور مثال مسیر دوگانه دنبال شد که به معنای رشد صنایع ساده مونتاژکار از یک سو و تقویت صنایع سازنده ماشینآلات از سوی دیگر بود. در بلندمدت این استراتژی بسیار موفق عمل کرد، چراکه صنایعی که محصولات کمپانیهای بزرگ غربی را مونتاژ میکردند، به مرور ماشینآلات خود را از صنایع ماشینساز بومی تامین کردند و از این طریق سهم ارزشافزوده صنعتی در اقلام صادراتی چین بیشتر و بیشتر شد. موافقان بومیسازی باور دارند که ما در ایران به بومیسازی به عنوان یک راهبرد مقطعی نگاه میکنیم و تنها در تنگناها به یاد آن میافتیم، در حالی که برای اجرای صحیح بومیسازی باید یک استراتژی منسجم و یک اتاق تصمیمگیری متمرکز و بلندمدت در سطح ملی ایجاد شود. در این خصوص، چند وقت قبل بود که مسوولان از بومیسازی کاتالیست سخن گفتند و اظهار کردند که این مهم طی دو دهه اخیر دستاوردهای ارزشمندی مانند بیاثرسازی فشارهای ناشی از تحریم، شکستن انحصار یک یا چند تولیدکننده خارجی، ایجاد شرایط رقابتی از لحاظ کیفیت و قیمت، عدم وابستگی به خارج، جلوگیری از خروج ارز، ایجاد اشتغال، افزایش تولید ناخالص ملی، توسعه تکنولوژیهای پیشرفته و افزایش صادرات برای کشور به همراه داشته است.
اما به باور فعالان معدنی در این بین مشکلات بسیار است. به طور مثال قطعیهای گاز و برق به عنوان عاملی مشکلساز و دلسردکننده برای صنایع بوده است. به واسطه این سختیها در بسیاری موارد تولیدکنندگان احساس میکنند روی تردمیل در حال دویدن هستند و هرچقدر تلاش کنند دستیابی به اهداف مد نظر آنها ممکن نیست.
مطالب مرتبط