جنگ ۱۲روزه با همه تلخیها و مشکلات که سایه سنگینی بر اقتصاد و تولید کشور انداخت، در عین حال فرصت مغتنمی بود تا واقعیت جنگ اقتصادی بیش از پیش برای بدنه مدیریتی و تصمیمساز کشور عیان شود.
این جنگ کوتاهمدت با وجود همه چالشها، درسهای بزرگی نیز به همراه داشت که نباید از آن غفلت کرد. مهمترین دستاورد این نبرد باورمندی عمیقتر مدیران کشور به واقعی بودن و تاثیرگذاری جنگ اقتصادی بود؛ موضوعی که سالها مسوولان به آن اشاره کرده بودند اما همچنان بخش قابلتوجهی از مدیران میانی آن را به درستی درک نکرده بودند! با اینکه تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی، پیشتر این جنگ را با پوست و استخوان خود حس کرده بودند اما اکنون این باور به شکل گستردهتری در میان مدیران کشور نهادینه شده است. حالا باورمندی به واقعی بودن جنگ اقتصادی مقدمهای ضروری برای مدیریت هوشمندانه و مقابله با چالشهای پیشرو است.
امروز مواردی که مهم هستند شامل ضرورت حفظ و تقویت ذخایر استراتژیک و اهمیت تولید و استمرار آن بهویژه تولید صادراتمحور است که باید فارغ از هرگونه نگاه سلیقهای حمایت شود. به عبارتی اولین گام دولت این است که واقعیت جنگ اقتصادی را باور و در گام دوم فضای کسبوکار را سبک و تسهیل کند.
در این بین میتوان به تجربه تلخ صدور بخشنامههای ناگهانی و دستاندازهای قانونی اشاره کرد که فضای کسبوکار را بیش از پیش ملتهب ساخته و نمونه آن بخشنامه اول تیرماه بورس کالا بود که باعث ایجاد نگرانی و مشکلات جدی در صنایع شد بنابراین حذف قوانین و بوروکراسیهای زائد و نگاه حمایتی به بنگاههای اقتصادی، حتی در مواجهه با خطا یا اشتباهات، کلید حل مشکلات است.
در این بین تاکید میشود که فشارهای بیمورد از طریق مسائل مالیاتی، بیمهای و بانکی نباید مانع ادامه فعالیت تولیدی شود بلکه باید با انعطاف و همراهی، زمینه اصلاح و توسعه را فراهم کند.
ترکشهای جنگ اقتصادی
در این خصوص سعید عسکرزاده، دبیر انجمن سنگآهن ایران به «جهانصنعت» گفت: این جنگ ۱۲روزه با همه مشکلات، مصائب و خسارتهایی که داشت، درسهای بزرگی هم به ما داد که نباید از آنها غافل شویم. مهمترین دستاوردش باورمندی بخش بزرگی از بدنه مدیریتی کشور به واقعی بودن جنگ است. در سالهای اخیر مفهوم «جنگ اقتصادی» بارها توسط مسوولان کشور مطرح شده ولی متاسفانه بسیاری از مدیران میانی این موضوع را به درستی درک نمیکردند. تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی بیشتر این واقعیت را حس کرده بودند اما باور مدیریتی وجود نداشت. این جنگ ۱۲روزه به طور عینی و ملموس نشان داد که جنگ اقتصادی واقعی است و این باور را به بخش بزرگی از مدیران منتقل کرد بنابراین این نکته به نظرم مهمترین دستاورد جنگ ۱۲روزه است.
دبیر انجمن سنگآهن ایران با اشاره به اهمیت اقتصاد خاطرنشان کرد: در این زمینه باید دو بخش را بررسی کنیم؛ نخست، وجود ذخایر استراتژیک کشور مثل سوخت، ارز و کالاهای حیاتی که تابآوری اقتصاد را در شرایط جنگ بالا میبرد. مثل یک خانواده که وقتی با مشکل مالی مواجه میشود، باید از تجملات فاصله بگیرد، پسانداز و منابع را مدیریت کند، کشور هم باید ذخایر کافی داشته باشد و هزینههای اضافی را کاهش دهد و بهرهوری را بالا ببرد.
عسکرزاده در ادامه با اشاره به بخش دوم اهمیت اقتصاد خاطرنشان کرد: بخش دوم اهمیت اقتصاد به تولید و استمرار آن مربوط میشود. تجربه جنگ به ما یاد داد که باید فارغ از دستهبندیهای مختلف و قضاوتهای سلیقهای، تولید صادراتمحور را تقویت کنیم. تولیدی که بتواند بدون وابستگی به یارانهها، کالای رقابتی صادراتی ارائه دهد، باید مورد حمایت جدی قرار گیرد، این امر لازمه توسعه پایدار اقتصاد کشور است.
او در ارتباط با نقش دولت در این شرایط توصیههایی کرد و گفت: دولت در دو حوزه باید وارد عمل شود؛ اول، باور کند که جنگ اقتصادی واقعی است و دوم، فضای کسبوکار را سبکسازی و تسهیل کند. متاسفانه بخشنامهها و قوانین بعضا به جای کمک به تولید و تجارت، خود به دستانداز تبدیل میشوند. نمونهاش بخشنامه اول تیرماه بورس کالا بود که باعث نگرانی جدی در بازار و صنایع شد. این در حالی است که باید از صدور بخشنامههای ناگهانی که فضای کسبوکار را مختل میکند خودداری کرد.
دبیر انجمن سنگآهن ایران درباره اینکه چطور میتوان این تسهیل را عملیاتی کرد، اظهار داشت: یکی از کلیدیترین اقدامات، حذف بوروکراسیهای زائد و قوانین دست و پاگیر است، همچنین باید نگاه بخشهای مختلف به بنگاههای اقتصادی اعتباری باشد یعنی حتی در مواجهه با خطا یا اشتباه تولیدکنندگان، تا حد امکان با نگاه حمایتی و تسهیلگرایانه رفتار کنیم. به عنوان مثال مسائل بیمهای، مالیاتی و بانکی نباید به مانع بزرگی برای ادامه فعالیت تولید تبدیل شود.
دولت دلسوزانهتر عمل کند
این فعال معدنی در پاسخ به این سوال که به نظر میرسد نگاه دولت به کسبوکارها باید دلسوزانهتر باشد، اشاره کرد: دقیقا اگر کسی اشتباهی کرده یا تخلفی دارد، هدف ما باید کمک به اصلاح آن باشد، نه اینکه به بهانه یک اشتباه کل مشکلات او را به هم بریزیم و در نهایت تولید را مختل کنیم. به عنوان مثال، اگر یک تخلف مالیاتی یا بیمهای وجود دارد، نباید همه مجوزهای کسبوکار را متوقف کنیم. این رفتارها فقط فشار به بنگاهها را بیشتر و شرایط را سختتر میکند.
عسکرزاده درخصوص اهمیت تقویت ذخایر استراتژیک گفت: ذخایر استراتژیک کشور باید تقویت شود تا در شرایط بحرانی و جنگ، کشور بتواند تابآوری کافی داشته باشد. این وظیفه اصلی مجلس و تصمیمگیران اقتصادی است که برنامهریزی دقیق و مستمری برای روز مبادا داشته باشند و منابع را مدیریت کنند. مردم و بنگاهها اگر این امنیت اقتصادی را حس کنند، قطعا بهتر میتوانند فعالیت کنند.
او در این رابطه که چه توصیهای برای فعالان اقتصادی و رسانهها دارید، گفت: از فعالان حوزه سنگآهن و صنایع معدنی تشکر ویژه میکنم که در این ۱۲روز جنگ، کار را تعطیل نکردند و تلاش کردند تولید ادامه پیدا کند. البته ۱۲روز کوتاه است و نمیتوان آن را معیار کامل تابآوری دانست اما همین تلاش قابل تقدیر است، همچنین از رسانهها و پایگاههای خبری تخصصی مثل «جهانصنعت» ممنونم که در این مدت اخبار مربوطه را جدی دنبال کردند. همه اینها کمک میکند تا در شرایط سخت، هم فضای کسبوکار حفظ شود و هم مردم و مدیران با واقعیتها بهتر آشنا شوند.
منبع: روزنامه جهان صنعت
مطالب مرتبط