بخش عمده سخنان آنان بر کمبودها و محدودیتها متمرکز بوده و با استناد به «برهه حساس کنونی»، چشم خود را بر ظرفیتها و توانمندیهای این بخش بستهاند.
در حالی که کشور بیش از هر زمان دیگری به انتشار خبرهای امیدبخش نیاز دارد، بهتر است مسائل و مشکلات کلان بخش معدن و صنایع معدنی در سطح مدیران ارشد حل و فصل شود، نه اینکه صرفاً با بهرهگیری از رسانهها و تحریک افکار عمومی، خلأها و نارساییها برجسته شود.
البته تردیدی نیست که کشور با چالشهایی همچون ناترازی انرژی، کمبود آب و برخی عدمقطعیتها روبهرو است؛ اما این امر نباید موجب شود که ارائه راهکارهای عملی برای عبور از مشکلات به فراموشی سپرده شود.
شایسته است مدیران این حوزه بیش از پیش به مسیرهای توسعه، استفاده از ظرفیتهای مغفول و راهکارهای افزایش ارزش افزوده بیندیشند تا ایران بتواند به جمع تولیدکنندگان مواد معدنی و فلزی پیشرفته و ارزآور بپیوندد.
به نظر میرسد نوعی تفکر سنتی همراه با روحیه بروکراتیک در مدیریت بخشی از مدیران تصمیمگیر معدن و صنایع معدنی حاکم است؛ رویکردی که خود به مانعی جدی تبدیل شده است.
از همین رو لازم است مدیران بنگاههای اقتصادی «حکمرانی خوب» در بخش معدن و صنایع معدنی را مطالبه کنند تا چالشهایی که برخی مدیران ارشد اقتصاد به دلیل سبک مدیریتی خود ایجاد کردهاند برطرف شود و مسیر توسعه این بخش – دستکم در سطح سیاستگذاری و تصمیمگیری – هموارتر شود.
مطالب مرتبط