۱. صنعت سیمان از اواخر خردادماه امسال با محدودیتهای جدی در تأمین انرژی مواجه شده است.
۲. در این مدت، حدود ۷۰ درصد از گاز مورد نیاز صنایع سیمان با محدودیت یا قطعی روبهرو بوده و امکان برنامهریزی پایدار برای تولید از واحدهای سیمانی سلب شده است.
۳. در عمل، طی هفتههای منتهی به قطع کامل، تنها حدود ۳۰ درصد از نیاز گازی کارخانجات سیمان تأمین میشد و بسیاری از واحدها با حداقل ظرفیت به فعالیت ادامه میدادند.
۴. این شرایط در نهایت به قطع کامل گاز انجامید و از هفته گذشته، گاز مصرفی صنایع سیمان بهطور ۱۰۰ درصد قطع شده و تولید بهطور کامل به سوخت جایگزین وابسته شده است.
۵. قطع گاز در حالی رخ داده که پیشتر بر عدم اعمال محدودیت برای صنایع بزرگ و صادراتمحور تأکید شده بود و همین موضوع، شکاف میان سیاستهای اعلامی و واقعیت اجرایی را برجسته کرده است.
۶. در نتیجه این وضعیت، تقریباً همه کارخانجات سیمان کشور به مصرف مازوت روی آوردهاند و تنها ۱ یا ۲ کارخانه مستقر در شهرهای آلودهای مانند تهران و اصفهان بهدلایل زیستمحیطی همچنان از گاز استفاده میکنند.
۷. استفاده گسترده از مازوت، هزینه تولید سیمان را بهطور محسوسی افزایش داده است؛ بهویژه آنکه هزینه حمل این سوخت به حدود ۲ میلیون تومان به ازای هر تن رسیده و فشار مضاعفی بر بنگاهها وارد کرده است.
۸. علاوه بر افزایش هزینهها، صنایع سیمان ناچار شدهاند مازوت مورد نیاز خود را بهجای پالایشگاههای نزدیک، از مناطق دوردستتری مانند بندرعباس و استان فارس تأمین کنند که هزینههای لجستیکی را تشدید کرده است.
۹. در چنین شرایطی، مطالبه اصلی فعالان صنعت سیمان نه دریافت یارانه یا امتیاز خاص، بلکه دسترسی به سوختی پایدار، با کیفیت و قابل پیشبینی برای حفظ تولید است.
۱۰. با نزدیک شدن به فصل سرما، نگرانیها تنها به گاز محدود نمیشود و احتمال بروز محدودیت در تأمین برق صنایع نیز مطرح است؛ وضعیتی که در صورت تکرار تجربه سال گذشته، میتواند عملاً امکان تولید را از صنعت سیمان سلب کند و بحران انرژی این بخش را به مسئلهای ساختاری تبدیل کند.
بیرونیت